جنجال یک سکوت

پیوندها

۲۵ مطلب در شهریور ۱۳۸۹ ثبت شده است

چهارشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۸۹، ۱۱:۳۲ ق.ظ

دلم جامانده توی پست قبلی!

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

مپرس از دل خود لاله ها چرا رفتند؟!

                                            که بوی کافری از این سوال می آید

 ...

توصیه می کنم بخوانیدش:

نامزد خوشگل من...!!

پس نوشت:

دلمان را جاگذاشتیم در پست قبلی مان...!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۸۹ ، ۱۱:۳۲
يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۸۹، ۰۱:۴۹ ب.ظ

این متن ها برای تو بابا نمی شود...

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

این پست پیشکشی به نویسنده گمنام مثل پدرم  و همچنین تمامی فرزندان معظم شهدا

هر چند به قول معروف...این متن ها برای تو بابا نمی شود...

مهمان خانه ی وبلاگی ات که می شوم ، غرق می شوم لابلای دلتنگی ها...

از نوشته هایت گرفته تا آن نوایی که گذاشتی،چشمانم را هوایی می کنند که ببارند...دست هایم محافظ صورتم می شود ودلم رها می شود در جاده تردید...تا من یک برزخی شوم...!

می گویند این روزها بوی دفاع مقدس را می دهد،البته من مدت هاست مشامم کور شده...این بوهای بهشتی را خیلی وقتست استشمام نمی کنم...

مدت هاست دلم را خوش کرده ام به اینکه...این روزها که آمد...چند خطی را خط خطی کنم و بگذارم توی چارچوب وبلاگم و احیانا با جمله ای هم آخرش این هفته را گرامی بدارم و...

اما....هیچ وقت نشده دلم را بگذارم کنار دل امثال شما...ببینم در این روزگاری که خیلی ها قد علم کرده اند وبا تمام بی حیثیتی خطاب به پدرانتان می گویند:"می خواستند نروند...مگر ما مجبورشان کرده بودیم؟!"چند بار شده چشمانتان دریا شود؟چند بار شده بغضی گلویتان را ببلعد وشما را مجبور کند استغاثه کنید به وسعت سبز روح پدرتان؟چند بار شده دوست داشته باشید پدرتان را از رویاهایتان بکشید بیرون و خودتان را رها کنید در آغوشش؟

دوست دلتنگم!دغدغه های روزمره ام را که می گذارم کنار دلتنگی هایت....از شرم سرخ میشوند و آب می شوند ومحو...

کاش می شد با آن دستی که سال هاست میزبان دست آسمانی پدرت شده یکی می زدی زیر گوشم تا یادم نرود دلیل نفس کشیدن بی دغدغه ی این روزهایم ،خانه ایست که سال هاست رنگ پدر به خود ندیده است...!

لینک های پیشنهادی:

زنی که 17 سال سر مزار پسرش زندگی کرد!

من منشور کوروش نمی خواهم،قرآنم را پس بده!

یادواره عروج سرخ(شما هم دعوتید)

پس نوشت:

دوستان فرزند شهید!اگر غرق در روزمرگی هایمان،بی تفاوت از کنارتان گذشتیم ونپرسیدیم که ثانیه های تنهایی تان را با که قسمت می کنید...مبادا آه بکشید...بزرگی کنید...حلالمان کنید!


+تصویر این پست عکسیست ازمزار شهدای گمنام دانشگاهمان،نوای وبلاگ هم نوای وب دوست عزیزم  نویسنده گمنام مثل پدرم

+کامنت دیده بان در مورد سهمیه خانواده شهدا حرف دل من هم بود:پدر دادند ، سهمیه گرفتند!
هر کسی اعتراض دارد و مرد عمل است ؛ پدر بدهد ، سهمیه بگیرد!

+دریا لباس خاکی پدرم بود برایمان نوشت:دلخسته از سهمیه هایی که هیچ کس باور نکرد سهم مرا سر کشیده است ...

+دوستانی که در کامنت ها فکر کردند بنده هم از خیل فرزندان معظم شهدا هستم باید بگویم متاسفانه این افتخار نصیب بنده نشده...در ضمن فرزندان شهدا بزرگوارتر از اینند که زخم زبان های دیگران را بازگو کنند...این جور دلتنگی هایشان را با خودشان قسمت میکنند معمولا...

۱۴۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۸۹ ، ۱۳:۴۹
شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۸۹، ۰۸:۴۰ ب.ظ

نقض قانون...

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

گناه چیزی نیست

                       جر شکستن قانون خدا ....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۸۹ ، ۲۰:۴۰
شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۸۹، ۰۲:۵۰ ب.ظ

با خدا باش و پادشاهی کن...

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

هفته قبل شبکه دو یه فیلمی نشون داد اگه اشتباه نکنم به نام "آن روز"...محتوای زیبایی داشت...اون فیلم باعث شد من یاد این داستان بیفتم...

نوشته اند:پدر مقدس اردبیلى آمده بود در کنار نهرى، تا مشک را از آب پر کند. دید سیبى زیبا وخوشرنگ بر روى آب روان است، گرفت و میل کرد. بعد پشیمان شد که این سیب مالک داشته و بى اجازه او چرا تصرّف در مالش کردم.

حرکت خلاف مسیر آب را در نظر گرفت و به بالا رفت. تا رسید به جایى که آب از باغى که درخت سیب داشت بیرون می آید. بعد از پرس و جو از کارگران صاحب باغ را دید و گفت: سیبى که بر روى آب بود من خوردم، از من راضى باش. صاحب گفت: هرگز راضى نمی شوم.گفت: قیمتش را میدهم.صاحب مجددا گفت: راضى نمی شوم.بالأخره بسیار طلب رضایت و سماجت کرد تا این که صاحب باغ گفت: من به یک شرط از شما راضى می شوم. گفت بفرمایید.

صاحب باغ گفت: دخترى دارم کور، کچل، لال، مفلوج از پا، اگر حاضرى با او ازدواج کنى، من از شما راضى می شوم و در غیر این صورت راضى نمی شوم.

پدر مقدّس اردبیلى چون دید چاره اى ندارد، به خاطر مرتبه ایمانش و با وجود اخلاصی که داشت گفت: قبول کردم. و تن به این وصلت داد، تا به ایمانش به واسطه خوردن یک دانه سیب خدشه اى وارد نشود.

عقد را جارى کردند شب اول داماد داخل حجله شد. دید عروس مثل ماه شب چهارده و در نهایت زیبایى،سلام کرد و مقابلش بلند شد. با تعجب از حجله بیرون آمد، رفت نزد پدر عیالش گفت: آن دخترى که براى من وصفش کردى این نیست. جواب داد: این همان دختر است. چون دیدم شما جدّیت داشتى که رضایت بگیرى براى خوردن یک سیب و من هم مدّتها انتظار داشتم که این دختر را به فردی، مثل شما به ازدواج درآورم، کفوِ دخترم را در شما یافتم .

امّا گفتم: لال است، چون با مردى بیگانه سخن نگفته گفتم: مفلوج است، چون پا بیرون از خانه نگذاشته و ..

و از چنین پدریست که عالم گرانقدر مقدس اردبیلی متولد می شود...

(برگرفته از کتاب زندگانى خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)، جلالى شاهرودى، شیخ حسین، ص 222 ، با تصرف)

پس نوشت:

ما کجای کاریم؟خدا داند وبس...!

۲۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۸۹ ، ۱۴:۵۰
جمعه, ۲۶ شهریور ۱۳۸۹، ۱۱:۴۹ ب.ظ

من کبوتر بقیع ام...

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

به بهانه روز تخریب بقیع...

آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا / هرکجا پرمیکشی تو حرم امام رضا

من کبوتر بقیع ام با تو خیلی فرق دارم / جای گنبد سرمو به روی خاکا میذارم

خونه قشنگ تو کجا و این خونه کجا / گنبد طلا کجا قبرای ویرونه کجا

اونجا هرکی میپره طائر افلاکی میشه / تو بقیع بال وپر کبوترا خاکی میشه

اون جا خادما با زائر آقا مهربونن / اینجا زائرا رو از کنار قبرا میرونن

تو که هرشب میسوزه صدتا چراغ دور وبرت / به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت؟

پس نوشت:

مدینه رفته ها فقط غربت بقیع را می فهمند....

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۸۹ ، ۲۳:۴۹
جمعه, ۲۶ شهریور ۱۳۸۹، ۰۲:۰۶ ب.ظ

نور

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

سیدمهدی میرداماد سه شنبه شب گذشته در مسجد جمکران حرف جالبی زد:

از قرآن سوخته دود بلند نمیشود...نور بلند میشود...

باور نداری از خولی بپرس...!

لینک های پیشنهادی:

فرد هتاک به قرآن مخفی شد

حمایت هالیوودی ها از ساخت مسجد در مکان برج دوقلوی آمریکا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۸۹ ، ۱۴:۰۶
چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۸۹، ۰۱:۲۴ ق.ظ

فأین تذهبون؟

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

به بهانه روز سینما...

بیست ویک شهریور روز سینمابود...اما مانده ام از هنرنمایی های کدام بخش فرهنگی مان بگویم

از ترویج ضد اسلامی در فیلم هایمان یا تئاتر هایمان یا...

می دانید؟...اصلا حرفم نمی آید الان...

خسته شدم از بس انتقاد کردم....داریم به کجا می رویم....؟

وزارت فرهنگ وارشاد تو داری به کجا می روی؟

حرف ها در لینک های زیر گویای همه چیز است

لینک های تاسف بار:

تئاتری با حرکاتی غیر اسلامی در تئاتر شهر تهران همراه با عکس هایی تاسف بار

تعجب نکنید...اینجا ایران است...آنچه مشاهده میکنید جلوه ایست از هنر ایرانی

لینک فوری:

طومار اعتراض به اهانت به قرآن...شما هم امضا کنید!

پس نوشت:

فعلا مهم ترین دغدغه مان همان اهانت به قرآن است

فقط دارم جمع وتفریق میکنم تا محاسبه کنم آستانه تحملم را

ببینم با این وضع موجود دیدن چنین تصاویری(لینک های بالا)چه بلایی می آورد سر کاسه ی صبرم 

۵۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۸۹ ، ۰۱:۲۴
دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۸۹، ۱۱:۳۱ ب.ظ

...

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

مقام معظم رهبری امام خامنه ای فرمودند:

حادثه ی اهانت به قرآن و پیامبر عظیم الشأن صلی اله علیه و آله،

با همه ی تلخی، در دل خود حامل بشارتی بزرگ است.

خورشید پر فروغ قرآن روزبروز بلندتر و درخشنده تر خواهد شد.

انشاالله...

وقتی فتنه سبزی ها هیچ واکنشی به فاجعه قرآن سوزی نشان نمیدهند... :

تصویر سایت کلمه / تصویر سایت جرس / تصویرسایت به قول فتنه سبزی ها:آیت الله!!!صانعی

تصویر سایت علی محمد دستغیب / تصویر روزنامه شرق

تصاویر به نقل از سایت:آینده از آن حزب الله

پس نوشت:

از سبز ها که بگذریم سکوت عربستان سعودی هم در این قضایا جالب است...!

یادمه مکه که رفته بودیم بعضی مواقع که قرآن دستمون بود

وقتی مجبور میشدیم چند ثانیه بذاریمش زمین میذاشتیم روی کیفمون که روی زمین نگذاشته باشیم

حتی به این حرکت ما میگفتن بی احترامی به قرآن!حالا چی شده که سوزاندن قرآن بی احترامی نیست

خدا داند وبس....!

البته وقتی پای آمریکاو اسرائیل درمیانه خفه شدن سعودی ها امریست طبیعی...همچون فتنه سبزی ها!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۸۹ ، ۲۳:۳۱
دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۸۹، ۱۲:۲۲ ق.ظ

دلم خون است...

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

دلم خون است بیشتر از آن بی...ها که هتک کردند حرمت کتابمان را از....

از صداوسیما...

بله ...صداوسیما...

اصلا دوست دارم هرجا کم آوردم گیر بدهم به این صدا وسیما...

دلم خون است از صدا وسیما بخاطر اینکه بعد از ۲۴ ساعت از گذشتن از این واقعه شرم آور

ساعت ۷ خبر پخش میکند وبه همان اندازه وقت میگذارد برای این خبر ومحکوم کردن آن

که در خبرهای بعدش وقت می گذارد برای منشور کوروش!!

خدایا برای صداوسیما یک جامعه اسلامی هتک حرمت قرآن به اندازه منشور کورورش اهمیت دارد نه بیشتر؟؟!!

آن هم از پیام وزیر امور خارجه با آنهمه خونسردی کامل در محکوم کردن این رفتار بی شرمانه...

خدایا...پس چرا در قلب من این همه آشوب است؟چرا پس آنها این قدر بیخیال وخونسردند؟خدایا...!

پس نوشت:

فعلا مانده ام این همه شکایت را چگونه ببرم در محضر امام زمان(عج)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۸۹ ، ۰۰:۲۲
يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۸۹، ۰۴:۴۳ ب.ظ

قرآنمان را به آتش کشیدند!

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

ااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

down with usa 

down with israeel

...down with every one who fires Quran

.

.

.

سکوت هر مسلمان...خیانت است به قرآن

تصویر دلخراش این حادثه!

Quran is in our hearts

لینک ها:

آمریکایی ها قرآن را به آتش کشیدند!!!

فردا؛ تجمع دانشجویان مقابل دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران 

فیلم آتش زدن قرآن در محل برج های دوقلو

پس نوشت:

تسلیت بابت این اقدام صهیونیستی خدمت امام زمان (عج)ونایب بر حقش امام خامنه ای(حفظه ا...)

اگر مسلمانیدصدای اعتراضتان را به گوش آمریکاییان جنایتکار برسانید باحضور اعتراض آمیز فردا

قرار ما فردا ساعت ۴ روبروی سفارت سوئیس(حافظ منافع آمریکای جنایتکار در ایران) 

لطفا به سایرین اطلاع رسانی کنید

۱۰۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۸۹ ، ۱۶:۴۳