جنجال یک سکوت

پیوندها

۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۰ ثبت شده است

شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۰، ۰۷:۴۰ ب.ظ

گریه حضرت زهرا سلام الله علیها

"هو الواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

مورخین سنی مذهب در گذشته وقتی دیدند جاهایی از تاریخ را نمی توانند حذف کنند تاریخ را دستکاری کردند...

گریه حضرت زهرا.س. آنقدر معروف ومشهوربود که قابل انکار نبود آنها آمدند اهداف وانگیزه های گریه را خدشه دار کردند...جمله ای که مورخین نقل کردند این بود:حضرت زهرا.س. بقدری رنج فقدان پیامبر.ص. ایشان را آزرده بود که اشک ایشان خشک نمیشد...

این عاطفی کردن و خانوادگی کردن این گریه همان قدر جنایتکارانه ست که گفتندوجود حضرت زینب کنار امام حسین.ع.بدلیل این بود که حضرت زینب.س. نمی توانست دوری امام حسین.ع.را تحمل کند...این لطمه زدن به یک احساس مسئولیت بزرگ تاریخیست...

تحلیل اینکه گریه حضرت زهرا.س. بخاطر دوری پیامبر.ص.نبوده:

۱.با توجه به آیه قرآن "وبشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله وانا الیه راجعون" در این آیه استثا نیامده که الا مصیبت پدر یا مصیبت پیامبر.ص. ...چه کسانی بیش از همه موظفند قرآن را در زندگی خود اجرا کنند؟اهل بیت...اگر بخواهد حضرت زهرا.س. در مقابل مصیبت کم بیاورد تکلیف بنده عامی معلوم است...

۲.بطور طبیعی مصیبتی اگر رخ بدهد داغ ترین لحظه های ابراز اندوه صاحب عزا روزهای اول بعد از رخ دادن واقعه ست...اما حضرت زهرا.س.روزهای اول پس از فوت پیامبر.ص. مسلط و محکم ایستادند بعد از جریان سقیفه...روزهای اول از گریه ها خبری نیست...

حضرت زهرا.س. بعد از سقیفه به درب خانه مهاجر وانصار میرفت با آنها برای احقاق حق علی.ع. صحبت میکرد(اتمام حجت میکرد)حضرت زهرا.س. در خطبه فدکیه چنان با اقتدار صحبت میکرد و مردم چنان گریه ای میکردند که حتی مورخان اهل سنت نوشته اند مدینه چنین گریه ی دست جمعی هرگز به خود ندید(اما کسی ذکر نکرده فاطمه.س.خود در این خطبه گریه کرد)

گریه حضرت زهرا.س. از کی شروع شد؟وقتی که هیچ کدام از این کارهای فاطمه.س. برای روشنگری اجتماع و موج سازی در جامعه و همراه کردن جامعه با ولایت جواب نداد...

پس نوشت:

فرا رسیدن فاطمیه به پیشگاه امام عصر.عج. تسلیت

مهدی.عج.بیا تا انتقام سیلی زهرا.س.بگیری...


+جالبه خیلی از شیعه ها هم به دلیل اینکه از مردم گریه بگیرند وقضیه رو احساسی کنند حرف های تحریف شده سنی ها رو تکرار می کنند!

+نوشته ی بالا بخشی از سخنرانی خانم دکتر فرهمند پور استاد حوزه و استاد تاریخ اسلام دانشگاه تهران بود که در یک مجلسی که بنده هم حضور داشتم بیان کردند...

+رفقا بیایم بجای اینکه بسنده کنیم به یک بیت شعر برای ابراز اندوهمان بمناسبت فاطمیه ،یه مطلب کوتاه یه حدیث در مورد ایشون بنویسیم!

+یکی از همراهان عزیز جنجال یک سکوت در نظرات خصوصی حلالیت طلبیده بودن به دلایل شخصی ترجیح میدم همین جا جواب بدم که:بنده کوچکترین بدی از ایشون ندیدم که نیاز به حلال کردن داشته باشه...ایشون بزرگی کنن اگه بدی دیدن حلال کنن...براشون سلامتی توام با عاقبت بخیری رو آرزو دارم.

+رفقا این روزا خیلی دعام کنید...تو نماز شبتون...بعد از نمازهای فریضه تون...خیلی اوضاعمون قاتی پاتی شده...انشاالله خود حضرت زهرا.س. دستم رو بگیرن...

+راستی...ممنون بابت دلگرمیهایی که تو پست قبل بهم دادین!

۳۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۰ ، ۱۹:۴۰
يكشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۰، ۰۴:۱۶ ب.ظ

اسلام و قرآن باشد برای روی طاقچه؟

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

به بهانه آغاز کار پایان نامه!

ابن سینا در قسمتی از وصیت نامه خود به ابوسعید ابوالخیر آورده است:

«باید دانست که افضل حرکات نماز است و بهترین سکنات روزه و نافع‏ترین خیرات و مبرات صدقه و پاکیزه‏ترین خوبی‏ها تحمل سختی‏ها و باطل‏ترین سعی‏ها لجاج است و بهترین اعمال آن است که از نیت خالص صادر گردد و بهترین نیت آن است که از علم حاصل شود.

در اوضاع شرعی و احترام به سنت‏های الهی و مواظبت بر عبادات بدنی، به هیچ وجه تقصیر جایز نیست. حکمت و دانش اساس و مایه برتری انسان است بر غیر و در تحصیل دانش معرفت الهی بر همه چیز مقدم است؛ زیرا شرافت هر علمی بسته به موضوع آن است

ابن سینا

پس نوشت:

ابن سینا هر گاه درباره مسئله ای دچار شک و تردید می شد وضو میگرفت و متوجه مسجد جامع شهر میگردید و با خصوع و خشوع دو رکعت نماز می خواند و مشغول دعا می گردید تا آنکه شک و شبهه اش بر طرف می شد.


+کم کم کار پایان نامه رو استارت زدیم...اما داستان هایی داشتیم سر انتخاب موضوع...موضوعی که انتخاب کردم بخشی از رشته ی دانشگاهی ام بود که در مورد اون در یکی از حوزه های مذهبی میخواستم کار کنم...یه جورایی برای موضوع پایان نامه م یه زمینه و تم مذهبی رو در نظر داشتم(در حالی که رشته م یه رشته ی بی ارتباط به مذهبه) اما پیش هر استادی که مطرح کردم همه شون با نوع نگاهشون به من میفهموندن که اینجا دانشگاهه نه حوزه ! و اصرار داشتن که بقبولونن به بنده که این جور تحقیقات کاربردی نیست...بهتره به یه موضوعی بپردازم که کاربردی باشه! اما من همچنان مقاومت کردم... و اصرارداشتم براینکه تم مذهبی موضوع رو تغییر نخواهم داد!

 +مقام معظم رهبری در سخنرانی ای که در سال 88 در میان قرآن پژوهان داشتند فرمودند:"ما علوم انسانی‌مان بر مبادی و مبانی متعارض با مبانی قرآنی و اسلامی بنا شده است. علوم انسانی غرب مبتنی بر جهان‌بینی دیگری است؛ مبتنی بر فهم دیگری از عالم آفرینش است و غالباً مبتنی بر نگاه مادی است. خوب، این نگاه، نگاه غلطی است؛ این مبنا، مبنای غلطی است."(+)

+بعضی مواقع واقعا می مونم دارم تو جامعه ی اسلامی زندگی میکنم یا نه! تو همه منابع درسی باید نظریه ها و تئوری های دانشمندان غربی رو بخونیم غافل از اینکه اگه یه کم توی دینمون قرآنمون بگردیم خیلی از چیزایی که اونا گفتن هست...چرا باید بجای اینکه بگیم امام علی(ع)فرمودند مجبور باشیم مثلا بگیم کاتلر گفت؟!!

+من پای این پایان نامه می مونم تا آخرش ،حتی اگه مجبور باشم دو برابر بقیه بچه ها که سر پایان نامه شون وقت میذارن سر این موضوع وقت بذارم...و مجبور باشم به نگاه های سرشار از علامت سوال این و اون وشاید نگاه های بعضا تحقیر آمیز حتی هم کلاسی ها پاسخ بدم!

+حالا ربط این پست با ابن سینا اینه که...ابن سینا یکی از آبروهای ایرانه...وقتی که ترجمه خیلی از کتاباش داره تو دانشگاه های خارج بخصوص آمریکا تدریس میشه...همین ابن سینایی که افتخارمونه تو وصیت نامه ش گفته:" در تحصیل دانش معرفت الهی بر همه چیز مقدم است؛ زیرا شرافت هر علمی بسته به موضوع آن است."و مطمئنا علم و دانشی که خیلی از غربی ها تئوری هاشون رو بر اون بنا کردن علمی جدای از معرفت الهیه...(+)

+توصیه میکنم بخوانید:شرح یکی از آیات سیاسی در قرآن(+

۳۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۰ ، ۱۶:۱۶
دوشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۰، ۰۹:۴۳ ب.ظ

سفرنامه عاشقی.سکانس پنجم.قدم زنان درمدینه

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

یاعلی!رفتم بقیع اما چه سود؟...هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود...

بوی غربت در تک تک سلول هایت نفوذ میکند

فقط چند دقیقه زمان احتیاج داری تا ببینی حتی دیگر نای اشک ریختن هم نداری،چه رسد به اینکه ثانیه های دیگری را پشت این میله های نفرین شده بایستی

دوست داری فقط چندلحظه سرت را برسنگ های کنار قبرستان بکوبی تا آرامش از دست رفته ات را باز یابی

اما در نهان به خود افتخار میکنی ،که چنین رهبران صبوری را برای راه پرپیچ وخم زندگی ات انتخاب کرده ای وافتخار میکنی که تو خود را پیروشان میدانی هرچند شاید فقط در کلام این گونه بوده باشد...

بازمی گردی و در مدینه قدم میزنی ...

گوش هایت آنقدر لبریز گناه شده که صدای آه وناله فاطمه (س) که در کوچه های بنی هاشم می پیچدرا نمی شنود

شاید هم علی (ع) دست مهربانی اش را روی دل سیاهت کشیده تا مبادا صدای زهرایش را وقتی که پهلویش بین در و دیوار ماند بشنوی چون می دانسته طاقت درک حتی یک ثانیه ازآن ثانیه ها را نداری

آنقدر برای درک آن بانوی بانوان عالم کوچکی که حتی نباید بدانی پیکر اسوه زنان عالم زهرای اطهر(س)کجا آرام گرفته

یا علی رفتم بقیع اما چه سود

هرچه گشتم فاطمه انجا نبود

یا علی قبر پرستویت کجاست

قبرآن گل خوش بویت کجاست

هرچند شاید اگر میدانستی پریشانی خاطرت چندبرابر میشد...بودی ومی دیدی مثل ائمه بقیع چه رفتاری با آن مزارپاک میکنند

شاید خواست پیامبر بود که هتک حرمت به مزار تندیس پاکی را نبینی...


+ سکانس اول/ سکانس دوم/ سکانس سوم / سکانس چهارم

+ نزدیک به چهار ماه فاصله افتاد بین سکانس چهارم وپنجم...عذرخواهیم!

+ کم کم ایام فاطمیه شروع میشود...مدینه و بقیع و ...

۴۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۰ ، ۲۱:۴۳
جمعه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۰، ۰۴:۴۲ ب.ظ

بی تو

"هوالواقف علی السرائر الضمائر"

سیزده بدر های بی تو

همه

نحس اند...!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۰ ، ۱۶:۴۲
جمعه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۰، ۰۳:۳۸ ب.ظ

جمهوری اسلامی

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

به بهانه روز جمهوری اسلامی

هنوز و بعد از بیش از سی سال

جمهوری "اسلامی" آری

جمهوری "ایرانی" نه

پس نوشت:

سبزها خوب بدانند در این ایل غریب / گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز / گر چه نیکان همگی بار سفر بر بستند / شیرمردی چو علی خامنه ای هست هنوز / گر امام و شهدا نیست کنون در برمان / خلف ساده ومظلوم علی(ع)، سید علی هست هنوز

۲۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۰ ، ۱۵:۳۸
يكشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۰، ۰۴:۲۲ ب.ظ

می دونی یعنی چی؟2

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

می دونی یه سرباز نبرد سایبری باید حتی تو تعطیلات نوروز هم از اتفاقات سیاسی-اجتماعی پیرامونش با خبر باشه یعنی چی؟

می دونی وقتی این روزا غریب ترین فرد تو خیابون ولی عصر (عج) تهران،خود حضرت ولی عصر (عج) باشه یعنی چی؟(+)

می دونی وقتی تو صدا وسیمای جمهوری اسلامی شیطان پرستی نمایش داده بشه یعنی چی؟(+)

می دونی وقتی تو اوج ادعای آزادی بیان یه خبرنگاری رو از مهد دموکراسی ـ فرانسه ـ اخراج کنن یعنی چی؟(+)

می دونی وقتی دشمن دستش ازهمه جا کوتاه میشه و شروع به هتاکی میکنه یعنی چی؟(+)

می دونی وقتی یه سایت منتسب به یکی از نزدیکان دولت بنویسه که نسب شاه اردن به امام حسن مجتبی (ع) میرسه!!یعنی چی؟(+)

می دونی وقتی مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا علنا از سران فتنه حمایت کنه یعنی چی؟(+)

می دونی وقتی با وجود کشتار مسلمانان ومردم لیبی و بحرین و یمن بازم جشن جهانی نوروز برگزار بشه یعنی چی؟(+)

می دونی وقتی جنبش سبز فیلم سینمایی اخراجی ها ۳  رو تحریم کنه یعنی چی؟(+)

می دونی وقتی جنبش سبزی ها از فروش بالای اخراجی ها ۳ حرص میخورن یعنی چی؟(+)(+)

می دونی وقتی رضا رشیدپور بعضی موقع ها جوگیر میشه یعنی چی؟(+

پس نوشت:

همه اینا رو ول کن...همون اولی رو بچسب:می دونی وقتی این روزا غریب ترین فرد تو خیابون ولی عصر (عج) تهران،خود حضرت ولی عصر (عج) باشه یعنی چی؟


+من که خودم هنوز اخراجی ها رو ندیدم اما همین که با اعصاب جنبش سبزی ها اونقدر بازی کرده که مجبور به واکنش شدند از وجود چنین فیلمی در سینما بسیار مسرورم!

+لینک پیشنهادی:نماز شب

۵۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۰ ، ۱۶:۲۲
دوشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۰، ۰۸:۴۴ ب.ظ

سین مثل سیمای تو

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

در کوچه پس کوچه های گذر زمان

و در روزهایی که صدای پای بهار گوش زمینیان را کر کرده

مسافر دلتنگی مثل همیشه مهمان قلبم است

در لابه لای  شدن ها و جوانه زدن ها

حقیقتی ،بهاری شدن مرا به بازی گرفته است...وآن اینکه :

امسال هم در هفت سین قلبم ، جای سیمای تو خالیست!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۰ ، ۲۰:۴۴
دوشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۰، ۰۱:۰۹ ب.ظ

یک سال گذشت

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پرده اول:

درست یادم نیست لحظه تحویل سال ۱۳۸۷ کنارسفره هفت سین ازخدا چی خواستم که منو دعوت کرد تا هفت سین بعدی رو در خانه خودش پهن کنم

هفت سینی که بزرگترین سین آن سعادت بود ... سعادت زیارت بیت الله الحرام

هرکدوممون بی تردید لحظاتی به یاد موندنی از سال تحویل داریم

اگه ازمن بپرسند کدوم لحظه تحویل سال تو یادت مونده بدون تردید از سال تحویل های ۸۶ و ۸۸ یادمیکنم

سال تحویل ۸۶ که در صحن حرم امام حسین(ع) چشم به گنبد طلایی اش دوخته بودم.لحظه ای که هفت سین کربلایی در ذهنم پهن شده بود(سربریده و سپر و...)

وسال تحویل 88 که در حال طواف خانه ای بودم که هزاران مشتاق آرزویش را در سرمی پرورانند...

پرده دوم:

امروز جنجال یک سکوت یک ساله شد.وبلاگی که بودنش رو مدیون نگاه های مهربون شماست...دقیقا ۸۹/۱/۱ بود که این وبلاگ متولد شد...وقتی داشتم این وبلاگ رو می ساختم چنین روندی رو واسش پیش بینی نکرده بودم...ممنون که هستید ومی خوانیدمان...

فقط به عشق شماست که این وبلاگ به روز می شود...فقط همین!


+رهبرا از شوق لبخند تو شادی میکنیم / اذن تو باشد اگر عزم جهادی میکنیم / کوری چشم تمام دشمنان بزدلت / سال نو را هم جهادی اقتصادی می کنیم...

سال نو که به گفته امام خامنه ای -حفظه الله- به نام سال جهاد اقتصادی نامگذاری شده به تک تک شما مبارک...

انشاالله سال ظهور مولامون باشه و هرچه سریعتر شیعیان بحرین و مسلمانان لیبی و یمن بر دشمنان خود پیروز بشن...ما که لحظه تحویل سال از ته دل دعاشون کردیم...

+دوست داشتم این پست که به بهانه سالگشت جنجال یک سکوته ویژه تر از این باشه اما نشد...

+عکسی که می بینید سفره هفت سین قرآنیه که توی لابی هتلمون در مکه(هتل کریستالاة الاصیل) به مناسبت سال تحویل88 پهن شده بود...

+بازهم ممنون به خاطر یکسالی که نگاهمان کردید...

۵۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۰ ، ۱۳:۰۹