جنجال یک سکوت

پیوندها

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۰، ۰۷:۲۰ ق.ظ

حسرت جهانیان

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم داد تا شرایطی پیش آمد که ما برای اولین اجلاس بیداری اسلامی در ایران با یک تیم خبری همکاری کنیم

چند روزی بود (که البته هنوز تمام نشده) درگیر تهیه خبر از اجلاس بیداری اسلامی بودیم و این مستلزم برخورد مستقیم با خیلی از مهمانان خارجی برنامه بود.

حاشیه های این مراسم را که کنار بگذاریم وقتی با آنها وارد مصاحبه می شدیم یک چیز خیلی به چشم می خورد و شاید نقطه مشترک تمام مصاحبه ها بود ، اینکه همه شان حسرت داشتن رهبری چون امام خامنه ای (حفظه الله) را می خوردند ... رهبری با بصیرت که در شرایط بحرانی با تدبیر خودش راه را از بیراه برای مردمش تفکیک کند و به آنها بشناساند ...

رهبری که خدا منت بر ما گذاشته و آن را نصیب ما کرده و قدرش را نمی دانیم ... یا حرف هایش را نمی شنویم یا حرف هایش را اگر بشنویم به آن عمل نمی کنیم ...

رهبری که فقط ما داریم اما غریب است ،حتی میان مدعیان ولایت ...

پس نوشت:

اون دنیا که خدا از نعمت ها سوال می پرسه...اگه از نعمت رهبری ازما پرسید چه جوابی خواهیم داد؟قدرشون رو دونستیم؟ 


+ دیروز اندیشمندان و سیاستمداران مدعو برای بوسیدن دست و روی مقام معظم رهبری از همدیگر سبقت می گرفتند.

+ یکی از بچه ها می گفت: وقتی آقا از تریبون پایین آمدند یکی از مهمانان خارجی خودش را با سرعت هرچه تمام تر به آقا رساند تا چفیه شان را به یادگاری بگیرد...داشتم فک میکردم فقط من نیستم که حسرت داشتن چفیه شان را دارم...این حسرت جهانی ست!

+آخرین اخبار از اجلاس را از اینجا بخوانید(+) عکس های اجلاس را از اینجا ببینید(+)

۳۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۰ ، ۰۷:۲۰
پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۰، ۱۱:۵۴ ب.ظ

بیرق الحسین.ع

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

بسم الله الرحمن الرحیم

الرّحمن * علّم القُرآن * خَلَقَ الانسان * عَلّمه البیان * الشّمسُ و القمرُ بحُسبان * و النّجمُ و الشّجرُ یسجُدان * و السماء رَفَعها و وضَع المیزان * الا تطغوا فِی المیزان * و اقیموا الوزن بالقسط و لاتُخسروا المیزان *صدق الله العلی العظیم

انّا انزلنا علیک العشق را که در گوشم زمزمه کردند

رسالت عاشقی بر دوشم نهاده شد ... سنگین بود این رسالت ...

وقتی برایم نوشتند : عشق و گفتند :اقرا ...

خواندم حسین (ع) ...  به نام خدای حسین(ع) ...

بوی سیب که پیچید نشان دلدادگی بر پیراهن سیاهم زدند و کعبه ام شد شش گوشه ...

از آن روز بود که ضربان قلبم همنوا شد با سینه زنی های محرمش  که :

صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین(ع)

ارباب ما معلم عیسی بن مریم است ...

امام حسین علیه السلام:

آگاه‌ باشید که‌ یکى‌ از نعمتهاى‌ الهى‌ بر شما حاجات‌ و نیازهاى‌ مردم‌ به‌ شما است‌،

پس‌ از این‌ نعمتها بیزار نشوید که‌ برمى‌گردند و به‌ جاى‌ دیگر مى‌روند.

(بحار الانوار، ج‌ 78، ص‌ 121)

یک روز آقایمان در خانه بودند. فردی به درب خانه آمد.سائل بود ... درخواستی داشت ... آقایمان درب خانه را باز کردند و از پشت درب دست بیرون کردند و خواسته سائل را دادند ... 

سائل گفت : آقاجان چرا رویتان را نشان نمی دهید ؟ فرمودند : می ترسم  از من خجالت بکشی ...

اما امان از کربلا ...

این آقایی که نمی توانستند خجالت سائل را ببینند در کربلا یک جا خیلی خجالت کشیدند ... آنجائی که چند قدم می رفتند سمت خیمه ها ... چند قدم باز می گشتند ... چند قدم می رفتند ... چند قدم باز می گشتند ... آخر مادری منتظر ... زیر عبا یک قنداقه ی خونی ...

از شرم چشم های پر از حسرت رباب ... قنداقه را امام به زیر عبا گرفت

تا عرش رفت مرثیه ی سرخ حنجرش ... جبریل روضه خواند و خدا هم عزا گرفت 

مزد سینه زنی شما آخر هیئت ، دست پر چین و چروک آبدارچی هیئت است...


(با کلیک رو استکان چای دانلود کنید...دعا یادتان نرود)

۲۵۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۰ ، ۲۳:۵۴
دوشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۰، ۰۹:۰۰ ب.ظ

هیئت سایبری این هفته

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

السلام علی الخد التریب...

ان شا الله همگی برای امادگی جهت کسب توفیق شرکت در هیئت آخر هفته با دانلود  بخش چهل دقیقه ای از سخنرانی استاد شهید علامه مرتضی مطهری از سخنان این شهید گران قدر بهره مند شویم و فاتحه ای نثار روح  والا مقام ایشان کنیم.

این سخنرانی تقریبا منطبق است بر فصل ششم از کتاب حماسه ی حسینی(بخش امر به معروف و نهی از منکردر نهضت حسینی.قسمت ارزش امر و به معروف و نهی از منکر در نگاه علمای اسلام)

لینک فایل سخنرانی

با توجه به حوادث  و اخبار تاسف باری که در ماه های اخیر در برخورد عده ای مردم جاهل  با ناهیان از منکر داشته ایم نیاز به بررسی و واکاوی  بیشتر ارزش و جایگاه این فریضه  داریم  که بنابر سخن صریح حضرت ارباب ازمیان انبوه شعائر الهی در صدر اهداف قیام ایشان قرار گرفته است.

کل ارض کربلا ولی هیچ ارضی کربلا نمیشود....

+ مکان هیئت سایبری این هفته:همین وبلاگ(جنجال یک سکوت)

+ زمان : شب جمعه این هفته / دهم شوال / ساعت ۰۰ : ۰۰

+ خاک پای همه عاشقان ارباب که شب جمعه اینجا را به حضورشان منور میکنند سرمه چشممان...

+ هیئت سایبری الرحمن(+)

۲۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۰ ، ۲۱:۰۰
چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۰، ۱۱:۰۷ ب.ظ

آهای مذهبی! با توام

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

برای مثلا مذهبی هایی که این روزها به نسبیت اخلاق معتقد شده اند!

این روزها می ترسم،از خودم،از فردایم،چه قرار است بر سر اعتقاداتم بیاید؟

دور و برم پر شده از آدم هایی که حداقلشان این است که ادعای مذهبی بودن دارند اما تعارضات سیاسی را دست مایه می کنند تا به خودشان اجازه دهند اخلاق را نادیده بگیرند ...

غیبت،تهمت،تمسخر از حرف هایشان می بارد و در کنارش عصرهای جمله مطلب می زنند که آقاجان!غروب شد باز هم نیامدی!!

فک کردند آقایشان که بیاید مدال افتخار بر سینه شان خواهد زد برای شدت بصیرتشان به بهانه ی آن روزی که عکس آقای هاشمی و محافظانش در روز قدس را دیدند و شروع به تمسخر کردند یا حتی آنها که سکوت کردند و در دل خندیدند یا نشان افتخار می دهد به یکی دیگرشان به عنوان فردی پر جرات که یکی از نزدیکان رئیس جمهور را یهودی خوانده فرمان کشتنش را هم می دهد!

از آنطرف حکم خارج شدن امثال قالیباف از دین و حرام بودن پول شهرداری را می دهند و به دنبال آن جایزالغیبت و جایزالتهمت بودن این آدمها را با عملشان نشان می دهند.

آهای مذهبی ! با توام ! به کجا چنین شتابان؟!!

همان دین اسلامی که به بودنش می نازی گفته اگر کسی را خطا کار دیدی فردایش به همان چشم به او نگاه نکن که شاید توبه کرده باشد و بی خبر باشی...اصلا شاید همین فردا سرنوشتی حر گونه در انتظارش باشد و تو بمانی و کوله باری از حلالیت هایی که باید بطلبی و در آخر موفق نمیشوی و فردای قیامت و سوال و جواب!

شنیدی می گویند خدا همه چیز را می بخشد به جز حق الناس؟شنیدی بدترین گناه تخریب خانه ی خداست و شکستن دل مومن هزار بار بدتر از آن؟

چرا پس به راحتی هر چه تمام تر پشت مانیتور می نشینیم ،انگشت بر صفحه کلید زده و به راحتی برچسب می زنیم روی هم سنگرانمان که حرام خور مال شهرداری شده اند؟!

از بس ولایی بودن و مذهبی بودن را به خودمان نسبت داده ایم که توهم خدا بودن ما را گرفته که می توانیم قضاوت کنیم ،حکم برای این و آن ببریم ،تشخیص بدهیم الان چه کسی بهشتی ست چه کسی جهنمی،به بهانه امر به معروف و نهی از منکر با هر شخصی هر جور که دوست داریم برخورد کنیم و به هر بهانه ای فریاد وا اسلاما سر دهیم

این روزها بچه مذهبی هایمان بیشتر به امر به معروف و نهی از منکر محتاجند تا آن دختری که با خروارها آرایش دست دوست پسرش را گرفته و در خیابان ولی عصر.عج. قدم می زند ... آن یکی حداقل جراتش را داشته تا بیرق دین بالا نبرد و زیر آن بنده ی نفسش شود

یادت باشد این دنیا خدایی دارد که اگر قرار باشد فتنه گران،ساکتین بعد از انتخابات و منحرفین از خط اصلی را مواخذه کند شک نکنید تهمت ها،غیبت ها،تمسخرهای منسوب به آنان را هم مواخذه خواهد کردو بترسیم از آن روزی که آنها از افرادی مثل ما اعاده ی حیثیت کنند و ما ...

پس نوشت:

با زبانی که حق الناس بر گردن دارد نمی توان اللهم عجل لولیک خواند و توقع استجابت داشت ... !


+ مخاطب همه اند ، من ، تو  و همه ی مدعیان ولایتمداری که فقط از ولایت مداری هم خوان کردن مطالب سخنان رهبری(بدون عمل)و تصویر کردن پوستر سران فتنه و ساکتین را یاد گرفته اند!

+ این روزها بد اخلاقی دارد به همه سرایت می کند از پایین ترهایی امثال من تا آنهایی که تریبون مداحی اهل بیت را با حرف هایی که نباید به آتش می کشانند!!

+ بترسیم از روزی که آنهایی که ساکت و بدون ادعا در این دنیا دینداری کردند از مایی که ادعایمان گوش فلک را کر کرده جلوتر باشند و افتخار ائمه!

+ اگر قرار باشد عده ای آن دنیا برای اینکه جزو ساکتین بعد از انتخابات بودند بخاطر بی بصیرتیشان بازخواست شود از ساکتینی که این بی اخلاقی ها را می بینند و تذکر نمی دهند هم بازخواست خواهد شد!

+ رسولم!ببخش که هنوز از تو یاد نگرفته ایم که با مخالفینمان چگونه برخورد کنیم.خاکروبه ای که بر سرت می ریختند و تو به عیادتشان می رفتی را می گویم!


+ مقام معظم رهبری : فضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهایى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است و هم خلاف عقل سیاسى است.

انتقاد، مخالفت، بیان عقاید با جرأت، هیچ اشکالى ندارد، اما دور از هتک حرمت‌ها و اهانت‌ها و فحاشى و دشنام و این چیز‌ها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته می‌کند و اعصاب آرام جامعه را به هم می‌ریزد که امروز احتیاج به این آرامش هست، خداى متعال را هم از ما خشمگین می‌کند. من می‌خواهم این پیامى باشد به همه‌ آن کسانى که یا حرف می‌زنند، یا می‌نویسند، چه در مطبوعات، چه در وبلاگ‌ها

۵۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۰ ، ۲۳:۰۷
شنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۰، ۰۲:۱۷ ق.ظ

داروخانه معنوی

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

الا بذکر الله تطمئن القلوب را تکرار میکنم و تکرار میکنم و اندک اندک مستولی میشود آرامشی چنان که خودم را در آغوشت احساس میکنم و در اندک زمانی پر میکشد از وجودم هر چیز که بوی تو را ندارد...

وقتی دلم هوای هیچ را می کند و از تنگی دل به ناکجا پناه می برم و مرور میکنم دقیقه های نفس کشیدنم را که در تنهایی گذشت ، به خاطر می آورم سکوتی را که در پس آن در گوشم می پیچد : الیس الله بکاف عبده؟

هستی ... همیشه ... همه جا ... از اول ... تا آخر ... در پس ثانیه های بودنم و تنها حامی نفس هایم ... گاهی آنقدر بودنت پر رنگ می شود که نمی بینمت و دنبال رد پایت می گردم ... ببخشم یا ایها الرئوف!


+ نیمه شبی هوای نجوا کردن با تو سرم زده بود هرچه جاری شد نوشتم...بدون پیش نویس...مثل همیشه ببخش اگر قصور در واژه ها رخ داد ...

+ رفقا بندگی هاتون قبول باشه ...

+ الا بذکر تطمئن القلوب داروی معجزه گر من ازین شفاخانه معنویه ... هر وقت دلم ناآرومه می خونم و آروم میشم ... برام بنویسید ازین داروخونه معنوی - قرآن - کدوم آیه ش برای شما معجزه میکنه و همیشه ورد لبه تونه ؟ ... کدوم آیه شه که وقتی می خونید دلتون می لرزه ؟ ... کدوم آیه شه که باهاش مانوسید؟ ...

۳۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۰ ، ۰۲:۱۷