جنجال یک سکوت

پیوندها

۱۵ مطلب در آذر ۱۳۹۰ ثبت شده است

چهارشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۰، ۱۲:۵۴ ق.ظ

یلدای سرخ

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

بعد از ح س ی ن ، خانه ی شادی خراب باد ...

به تصویر می کشند یلدا را این بار به رنگ خون ...

تابلویی محو با زمینه ای سیاه به شبی می ماند که در دل آن دخترکی سه ساله زانو به بغل به گوشه ای خزیده و در فراق بابا مشق دلتنگی می کند و کبودی های روی بدنش کوچه های بنی هاشم را در خاطر عمه تداعی گر است ...

آن طرف تر بزرگ زنی بر فراز ناقه ها  ، به ماهی هلال می ماند که قرص ماهی را کنار علقمه جا گذاشته است ... عقیله ای که در پس چشم های مقتدرش ، دلتنگی برای برادر غوغا می کند ...

و در مرکزیت تابلوی یلدای سرخ ، راسی بر نی به جای حافظ بر قرآن تفال زده و زمزمه می کند :

" أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً "

پس نوشت:

و حسین جان ! بعد از تو تمام شب های فراق برای بانو زینب ، یلدایی بود بلند و ظلمانی ...


+ می گویند فردا یکسال بزرگتر می شوم ... اصولا این اتفاق نمی دانم باید خوشحالم کند یا ناراحت ... ! اصلا حس کسی که شب تولدش را دارد می گذراند ندارم ... ! شاید این اتفاق کاملا عادی باشد ...

+ اول هفته در چهارراه پارک وی ، آجیل فروشی "تواضع" از بس شلوغ بود جا برای وارد شدن نبود ... مردم داشتند برای یلدا آماده می شدند! ... نمی خواهم بگویم اگر اینقدر مشتاقانه به جای آماده شدن برای یلدا آماده ظهور می شدیم تا الان احتمالا به یک نتایجی می رسیدیم!!

+ نمی دانم مردم چطور دلشان می آید زبانشان به تبریک بگردد ... وقتی بانو زینب ... نمی دانم ، شاید ایراد از من است که این روزها زبانم برای تبریک گفتن در می ماند!

+ فردا سالروز شهادت داداشی عزیزم ، شهید مرتضی حسینی ابریشمی هم هست ... ممنون میشویم صلواتی هدیه کنید به روح بلندش ... 

+ تشکر ویژه از نغمه ی عزیزم بخاطر پیامک زیبایش!

+  از آنجایی که همه ی سایت ها وبلاگ ها اس ام اس ها تبریک شب یلدا را گذاشته اند اما برای ما تقارن محرم و یلدا تبریک ندارد تصمیم گرفتم اس ام اس های مذهبی شب یلدا ( محرم و شب یلدا ، انتظار و شب یلدا) رو در وبم منتشر کنم! (+)

+ فعلا همین ، بعدا اگر چیزی یادمان آمد اضافه میکنیم!

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۰ ، ۰۰:۵۴
دوشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۰، ۱۰:۴۰ ب.ظ

حرمت محرم الحرام

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت :

حرمت نگه دار دلم ...

روزها که در پی هم می گذرد ، به جایی می رسی که باید شاهد رو به زوال رفتن حرمت ها در جامعه باشی ، در همه ی ابعاد و به خصوص تر این روزها نگه نداشتن حرمت عزای امام حسین علیه السلام ...

چه در روز عاشورا که شنیده ها حاکی از آنست که مردم می روند آرایشگاه موهایشان را مخصوص روز عاشورا می آرایند!! لابد با نیت قربة الی الله برای جلب توجه عباد الله!! و چه پس از عاشورا که حتی نمی گذارند سوم آقایمان برسد که همین رادیوی جمهوری اسلامی از نوع جوانش موسیقی طرب انگیز پخش میکند ... 

شما بهتر میدانید که مولایمان نیاز به حرمت نگه داشتن محرم الحرامش توسط ما ندارد ... اگر احتیاطی صورت می پذیرد نتیجه اش ارتقای بعد روحی خودمان خواهد بود ... اما امان ازین روزها که نه تنها حرمت صاحب عزای این ماه امام زمانمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف - نگه داشته نمی شود ...که امر به معروفی که مانع از این حرمت شکنی ها شود هم به فاتحه مع الصلوات پیوسته!!


+بدون اینکه بخواهم "هر گونه مقایسه"ای (یافتن شباهت و تفاوت) بین این دو مجلس انجام دهم باید بگویم این تصاویر (+) و (+) من را یاد مجلس یزیدیان پس از واقعه عاشورا انداخت . مخصوصا بعد از اینکه شنیدم در مجلس یزید پس از واقعه کربلا و بعد از بیان سخنان کوبنده حضرت زینب - سلام الله علیها -  یزید "به دروغ و در ظاهر" از وقوع حادثه کربلا ابراز ناراحتی کرد!!

دوست دارم بدانم اگر پدر اینها هم فوت کرده بود قبل از شب هفتش نگران این که برنده ال کلاسیکو ، رئال هست یا بارسا می بودند؟!!

+ دانلود فایل صوتی سخنرانی حاج آقا پناهیان در روز دوم محرم در دانشگاه تهران (+) / مداحی زیبای میثم مطیعی در وصف مقام معظم رهبری ( جان و دل عاشقان ، نذر رضای ولی ... نذر علمدار عشق ، حضرت سیدعلی ... آخر شهیدم می کند عشق ولی ... چشم من و فرمان تو سید علی) (+)

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۰ ، ۲۲:۴۰
يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۰، ۰۹:۰۴ ب.ظ

پشت پرده

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم.

خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند.

...

یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.

یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند.

یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم.

اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را ...

می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد.

هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین ‌جاست ...

توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم

آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود

وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد

...

ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد

زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش ... شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش ... نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن

خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید ...

به نقل از مرحوم حاج اسماعیل دولابی

(به ما تذکر دادند که مطلب به سبک حاج آقا دولابی ست و نویسنده آن آقای کوروش علیانی است و به نقل از کتاب باران خلاف نیست است! هرچند که سایت موعود این مطلب را به نقل از حاج آقا دولابی نقل کرده است ...)


+ دانلود فایل صوتی سخنرانی حاج آقا پناهیان در روز سوم محرم در دانشگاه تهران (+)

+ آدم ها که از چشم می افتند یعنی در واقع از دل افتاده اند ... یعنی ... !

+ مراسم شب شعر عاشورایی دانشگاه خواجه نصیر را نیز دریابید!! (+) ... (در راستای پست قبل!) و نهضت همچنان ادامه دارد ...

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۰ ، ۲۱:۰۴
جمعه, ۱۸ آذر ۱۳۹۰، ۰۸:۴۵ ب.ظ

از طبس تا پهپاد جاسوسی

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

پیر جماران : آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ...

در بحبوحه عزاداری های حسینی خبری آرامش بخش منتشر می شود : سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی آمریکایی در خاک ایران ... زمان که می گذرد می فهمیم منظور از سرنگونی در اختیار گرفتن هواپیما از طریق کنترل آن و سالم نشاندن این هواپیمای جاسوسی ست.

خبرها که پیگیری میشود تازه می فهمیم که دلاورمردان غیور نظامی ایران در ساعت هایی که خیلی از ما در هیئت های مذهبی به سوگ سالار شهیدان نشسته بودیم با تمام وجود در حفاظت از ایران اسلامی می کوشیدند و چنین کار بزرگی را انجام داده اند که چند روزی ست جهانیان و بالاخص آمریکای جنایتکار را وادار کرده تا انگشت حیرت به دهان گیرند از قدرت نظامی ایران زمین ...

پس نوشت:

و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی ...


+ خدای ایرانیان چنین پاداش گریه کنان حسینی را داد ... شکراً لله ... یاد طبس در خاطرمان زنده شد ...

+ بعضی خبرها حس غرور آدم را به شدت هر چه تمام تر بالا می برد!

+ تشکر از غیورمردانی که در این مانور نظامی خوش درخشیدند ... اجرتان با علمدار کربلا

+ امام خامنه ای! شب ها آسوده بخواب که علمدارهایت شبانه روز بیدارند ...

+ خبر های مرتبط :(+) (+) (+)

+ دانلود فایل صوتی سخنرانی حاج آقا پناهیان در روز اول محرم در دانشگاه تهران (+) / مداحی شیعیان بحرینی در وصف امام خامنه ای (+)

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۰ ، ۲۰:۴۵
سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۰، ۰۵:۵۱ ب.ظ

گلی گم کرده ام می جویم او را

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

عصر عاشورا در گودال قتلگاه

حسین ِ زینب

آنقدر ح س ی ن شده بود

که زینب او را نشناخت ...


+ عاشورایی که یکسال برای رسیدنش لحظه شماری می کردم تمام شد و من هنوز زنده ام ... یعنی می شود یک عاشورای دیگر را ببینم و در عزای حسین جانم را بگیرند...؟

+ امروز حاج آقا پناهیان یه حرفی زد که موند توی ذهنم : حسین.ع. رو قهرمان های عرب نکشتن ، افراد ضعیف سنگ به دست با نامردی کشتن ...

+ فردا مسجد دانشگاه تهران راس ساعت یازده میزبان دانشجویان عاشورایی کلیه دانشگاه های تهران هست به مناسبت روز دانشجو با سخنرانی حاج آقا پناهیان از ساعت 11 تا نماز ، بعد از نماز هم دسته عزادارای از مسجد دانشگاه به سمت درب اصلی حرکت می کنه با مداحی حاج سعید حدادیان ... تشریف بیارین! (ورود غیر دانشجویان نیز بلامانع است)


+ بعدا نوشت: وقتی شب شام غریبان آمارگیر وبت را چک میکنی و می بینی یکی با سرچ کلمه " مدل زیبای روسی " به وبلاگ تو رسیده رسما نمیدانی سرت را به کدام دیوار بکوبانی! ... / ... آقای زیبایی داشتیم در خلق و رفتار و چهره ... ظهر چنین روزی بود که از ما گرفتندش ...

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۰ ، ۱۷:۵۱
دوشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۰، ۰۷:۴۷ ب.ظ

یا اهل العالم! هدف این نبود

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

شب عاشورای 61 هجری در خیمه : 

اباعبدالله الحسین - علیه السلام - رو به عباس بن علی - علیه السلام : اگر توانستی همین امشب را مهلت بگیر و جنگ را به فردا موکول کن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم؛ ... انی احب الصلوة ... 

.

.

.

شب عاشورای 1433 در هیئت های عزاداری :

صدای اذان بلند شده ... اما عزاداری برای حسین بن علی -علیه السلام - همچنان ادامه دارد ...!

.

.

.

در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را ...

پس نوشت :

اینگونه می شود که خیلی اشک هایمان بالا نمی رود ... وقتی معرفت نیست ... وقتی هنوز نفهمیدیم کجای تاریخیم ... وقتی نفهمیدیم امام حسین - علیه السلام - با خانواده اش وسط صحرای کربلا چکار می کرد ...! 


+ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ...

+ این روزها کاش خدا کمکمان کند کمتر دستمان برود به سمت آب نوشیدن و غذاهای لذیذ خوردن ...

+ برای سقا ... آب به خیمه نرسید فدای سرت ...

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۰ ، ۱۹:۴۷
شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۰، ۰۷:۳۶ ب.ظ

خدا هم لعنت می کند

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

این روزها نیم نگاهی به خودمان کنیم ...

وقتی نماز را سبک می شماریم ، وقتی به راحتی ناسزا می گوییم ، وقتی دل مومنی را می شکنیم ، وقتی دروغ می گوییم ، وقتی غیبت می کنیم ، وقتی هر حرفی را بر حرف پدر و مادر ترجیح می دهیم ، وقتی با نامحرم شوخی می کنیم ، یعنی داریم " گناه " می کنیم و گناه چیزی نیست جز آزار خدا و رسولش - صلی الله علیه و آله - و امام زمانمان - عجّل الله -

.

.

.

 إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآَخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا

سوره أحزاب آیه57

بی گمان کسانی که خدا و پیامبر او را آزار می‌رسانند ، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برآنان عذابی خفت‌آور آماده ساخته است .

پس نوشت:

بهانه ی نوشتن این پست زیارت عاشورا بود! وقتی می خوانیم اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و ...

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۰ ، ۱۹:۳۶
پنجشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۰، ۰۲:۲۱ ب.ظ

بصیرت سن و سال نمی شناسد

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

از کلام حضرت ماه :

عاشورا درس مى‏دهد که در ماجراى دفاع از دین، از همه چیز بیشتر، براى انسان، بصیرت لازم است. بى‏بصیرتها فریب مى‏خورند. بى‏بصیرتهادرجبهه باطل قرار مى‏گیرند؛ بدون این‏که خود بدانند. همچنان که در جبهه ابن‏زیاد، کسانى بودند که از فسّاق و فجّار نبودند، ولى از بى‏بصیرتها بودند. اینها درسهاى عاشوراست.

22 تیر 71

خط خطی های من :

عاشورا نشان می دهد ، بصیرت سن و سال نمی شناسد ... عبدالله بن الحسن (ع) برایمان به تصویر کشید می توان یازده ساله بود و غربت امام زمان .عج. را درک کرد و جان را در طبق اخلاص پیشکش امام کرد و می توان سن ضحاک بن عبدالله مشرقی را داشت و در اوج بی بصیرتی چون او، عصر روز عاشورا، خاندان وحی را رها کرد و جان خود را بر جان جهان - امام زمان - برتر دید و دنبال دنیا دوستی رفت ...


+ بار دیگر ... برای طرح وبلاگی عشق می آموزد از هیئت سایبری الرحمن (+)

+ ضحاک فرزند عبدالله مشرقی با حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بین راه کربلا ملاقات کرد، امام آنرا به یاری طلبید،ضحاک، دعوت امام را قبول کرد و گفت: ای پسر پیغمبر به شرط اینکه هرگاه که یاری من دیگر بی نتیجه بود، و نفعی نداشت، بیعت خود را از من بردارید. حضرت هم قبول کردند...عصر عاشورا ، ضحاک زمانی که دید که بیشتر اصحاب به شهادت رسیدند و جز یکی دو نفر باقی نمانده اند، خدمت ابا عبدالله آمد و عرض کرد: یابن رسول الله، به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟ حضرت فرمودند: آری. من بیعت خود را از گردن تو برداشتم ولی تو چگونه می توانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمه ای پنهان کردم و به همین جهت هم بود که پیاده می جنگیدم. سپس از حضرت اجازه گرفت از ادامه جنگ منصرف شد و به پشت جنگ برگشت و اسب خود را برداشت و عصر روز عاشورا، خاندان وحی را رها کرد...

+ پست قبل رو خیلی دوست دارم ... چون حرفی بود که چند وقته تو گلوم بود ... نظرات هیئت الرحمن جز بهانه ای برای انتشار حرف ها نبود! ... یه سری ها استقبال کردند ... یه سری هام چون خودشون رو مخاطب میدیدن موضع گرفتن ... بنده هم هدفم جز تلنگر چیزی نبود ...!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۰ ، ۱۴:۲۱
دوشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۰، ۱۱:۰۶ ب.ظ

عاشورا تکرار میشود

" هوالوقف علی السرائر و الضمائر"

:: درس های عاشورا در کلام امام خامنه ای (حفظه الله) ::

عاشورا پیامها و درسهایى‏دارد. درس مى‏دهد که جبهه دشمن با همه تواناییهاى ظاهرى، بسیار آسیب پذیر است. (همچنان که جبهه بنى‏امیه، به‏وسیله کاروان اسیران عاشورا، در کوفه آسیب دید، در شام آسیب دید، در مدینه آسیب دید، و بالأخره هم این ماجرا، به فناى جبهه سفیانى منتهى شد.) درس مى‏دهد که در ماجراى دفاع از دین، از همه چیزبیشتر، براى انسان، بصیرت لازم است. بى‏بصیرتها فریب مى‏خورند. بى‏بصیرتهادرجبهه باطل قرار مى‏گیرند؛ بدون این‏که خود بدانند. همچنان که در جبهه ابن‏زیاد، کسانى بودند که از فسّاق و فجّار نبودند، ولى از بى‏بصیرتها بودند. اینها درسهاى عاشوراست. البته همین درسها کافى است که یک ملت را، از ذلّت به عزّت برساند. همین درسها مى‏تواند جبهه کفر و استکبار را شکست دهد. درسهاى زندگى سازى است. این، آن جهت اوّل. (1)

:: کلام حضرت ماه  به روایت جنجال یک سکوت ::

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا به یادمان می آورد که تا وقتی بصیرت نباشد عاشوراها مکرر رخ خواهد داد  و حسین های زمان توسط یزیدیان زمان به قتلگاه خواهند رفت ... این جمله برایمان مرور می کند هر سرزمینی میتواند کوفه شود و هر مردمی کوفی ... حتی از همان جای مهر به پیشانی دارهایشان که با نیت قربة الی الله سر از قفای امام زمانشان می برند ...

تاریخ برایمان تکرار می کند که همیشه افراد با بصیرت کم اند و خود بصیرت پندار زیاد! 

خدای این وقایع "کم من فئة قلیلة" (2) نازل می کند ... و در ذهن من این جمله تداعی می شود که هر چند نوید غلبت فئة کثیرة (3) داده شده اما در اقلیت بودن غربتی می آورد به وسعت تاریخ ... و نهایت غربتش می شود جائی که مردم ، امام شهیدشان را غریب تر از امام حاضر اما غایب از نظرها می پندارند و حسرت نبودن در عاشورا را می خورند در حالی که فریاد هل من ناصر ینصرنی امام حاضر را نمی شنوند تا برای مان ثابت شود که کوفیان هنوز زنده اند ...

1. بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در 22 تیر 71

2. آیه 249 سوره مبارکه بقره

3. آیه 249 سوره مبارکه بقره


+قرار بود این وبلاگ میزبان مرور ادبی عاشورا باشد در این ده روز ...  اما دیدم این نوشته ها مفت نمی ارزد باید کاری کرد ... دیدم در محرم بیشتر از اینکه با دل بنویسم با عقل باید بنویسم باید استدلال کنم ...  باز خوانی کنم و ...

+ درد نوشت: انشاءالله که خوانندگان این وبلاگ شامل مخاطبین این درد نوشت نباشند اما به معنای واقعی قلبم به درد آمد وقتی مروری بر نظرات آخرین پست هیئت الرحمن کردم ... خیلی هایمان ادعایمان می شود عمار رهبریم اما حتی حاضر نیستیم ثانیه هایی به مرور چند بند کوتاه از گفته های حضرت آقا بپردازیم و چند دقیقه ای وقت بگذاریم به زبان خودمان آن را بازنویسی کنیم ... در روز صدها نفر در فضای مجازی عکس رهبری را منتشر می کنند و share می کنند و جمله های عاطفی نثارشان می کنند اما پای عمل که می رسد ... و من این متن را نوشتم و با قاطعیتی که ضمیمه آن می کنم می گویم که کوفیان هنوز زنده اند و صد البته خودم را از این جماعت مستثنی نمی دانم ... و با خودم می گویم نائب امام عصر نه محتاج قربان صدقه های ماست نه محتاج پرکردن اینترنت از عکس هایشان .. آقا چند نفر می خواهند که حرف هایشان را بفهمند که نیست ... و اعوذ بالله از عاشورای دیگر که با این دوستی های خاله خرسه مان به پا کنیم ...

+ نافع بن هلال شب عاشورا پس از سخنان امام حسین(ع) برخاست و ضمن اعلام وفاداری گفت: "فانّا علی نیّاتنا و بصائرنا؛همان انگیزه ها و بصیرت ها را داریم و از دست نداده ایم" ... آقا جان حلال کن که ما عمارها نه بصیرت داریم نه انگیزه!لطفا تا این جا که زحمت خون دل خوردن برای اسلام را تنهایی کشیدید ازین به بعد هم ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۰ ، ۲۳:۰۶
دوشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۰، ۰۱:۱۲ ق.ظ

من الغریب الی الحبیب

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پرده اول:سر سفره نشسته بود.نامه رسید.در نامه را که باز کرد:بسم الله الرحمن الرحیم...من الغریب الی الحبیب...لقمه از دستش افتاد وبسوی بازار کوفه شتافت...مسلم بن عوسجه را پیدا کرد... مسلم:حبیب چه شده؟...نامه را نشان داد...حسین برایم نوشته غریب شده...راهی شدند سه تایی(باغلامشان)...

پرده دوم:صدای دمام از لشکر دشمن به گوش می رسد...کودکان قافله:عمه در لشکر دشمن چه خبراست؟عمه:چیزی نیست،برای دشمن دارد لشکر کمکی میاید...کودکان:عمه پس چرا برای ما لشکر کمکی نمیاید؟عمه:میاید عمه جان...سه نفر در راهند....!


+ شب دوم : پیش کشی به حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه ...

+ خاله مون برای بار ششم راهی کربلاست ... مادرم می پرسه: چی میگی به امام حسین(ع) زود زود طلبیده میشی؟ ... خاله میگه: اون اول نیت کردم برای 5 تن هر کدوم یه سفرها رو هدیه کنم ... اینبار دفعه ششم هدیه به حضرت عباس (ع) ... و اینبار عاشورا کربلا ... (پنجمین سفر هم که هدیه به امام حسین .ع. بود هم عاشورای پارسال کربلا!)

+ حسرت!

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۰ ، ۰۱:۱۲