جنجال یک سکوت

پیوندها

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۸:۵۰ ب.ظ

... و الأنفس ...

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الأموال و "الأنفس" و الثمرات و بشر الصابرین * الذین إذا أصابتهم مصیبة قالوا إنا لله وإنا إلیه راجعون 

پس نوشت:

برخی آیات حکم مُسکّن را دارند برای روح آدمیزاد


+ اشک هایم هنوز مرددند در فرو ریختن وقتی هنوز باور نکرده اند پروازت را ، مادربزرگ!

+ سخت است آدم در روز مادر بی مادر شود ، بیچاره بابا ....

+ منت می گذارید اگر فردا شب (دوشنبه شب) -که شب اول قبر مادربزرگ است- نماز شب اول قبری برایش بخوانید و نوری روانه ی قبر تاریک و تنگش کنید ... نام : رقیه بنت حسن ...

۳۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۰:۵۰
سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۱:۴۲ ب.ظ

دلی هوایی

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

من باشم

تو باشی و صحن انقلابت

دنیا را می خواهم چه کار؟!

۲۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۴۲
شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۵۴ ب.ظ

علی حبّه

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

و یطعمون الطعام "علی حبّه" مسکیناً و یتیماً و اسیراً (انسان-8)

این آیه داشت تو ذهنم مرور می شد که یه دفعه دلم گیر کرد روی "علی حبّه " ... ازش این روایت برداشت میشه که آنچه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند ... اینجا ، وقتی داری می بخشی ... داری انفاق می کنی ... داره میگه "دوست داشتنی هات" رو ببخش ... " علی حبّه " ... همین بخشش دوست داشتنی هات تو رو می رسونه به دوست داشتنی اصلی که همون خداست ... یعنی برای رسیدن به یه دوست داشتنی بزرگتر قید یه دوست داشتنی کوچک تر رو بزن ... نمی ارزه ؟ ... اصلا گاهی اوقات همین دوست داشتنی های کوچک تر مانع رسیدن به اون محبوب بزرگتره یعنی "باید" بگذری ازش تا به ارزش بالاتر برسی ...

حالا بیایم سراغ خودمون ... چقدر چسبیدم به این دوست داشتنی ها ؟! ... لباسی که دوست داریم ... غذایی که دوست داریم و ... و حتی مثلا جانمازی که دوست داریم (حتی میشه دلبستگی های به ظاهر خوب هم آدم رو دور کنه از اصل) ... تو مسابقه ، اون کسی پیروزتره که راحت تر دوست داشتنی هاش رو بذل و بخشش می کنه ... و وقت پرواز هیچ پابندی تو دنیا نداره ... خوش به حالش ...


+ باز هوای حرمت آرزوست!

+ دو بار رفتیم نمایشگاه کتاب تا شرح اسم(+) رو بخریم تموم شده بود! (یکی این همه مشتاق رو دریابه)

+ علیرغم خیلی واکنش ها و با جمع آوری اطلاعات بیشتر ، مصمم تر بر پ.ن اول پست قبل ایستادیم!

+ حس خوبی داره بخشیدن چیزایی که برات عزیزن ... از الان شروع کنید

+ یه خدا قوت درست درمون برای رای دهندگان و رای گیرندگان انتخابات!

۱۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۵۴
يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۷:۵۶ ب.ظ

یادت به خیر سید

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

معمولا حاج آقا پناهیان ، این خاطره را در منبر هایش زیاد نقل می کند :

زمان جنگ ، از صلیب سرخ آمده بودند گزارش تهیه کنند از زندان های عراق ! چند بار از سید علی اکبر ابوترابی می پرسند :شما اینجا شکنجه می شوید؟ اما سید سوالشان را بی پاسخ می گذارد. سپس فرمانده بعثی او را صدا می کند و می پرسد : تو که از ما نمی‌ترسی، بیشترین کتک را از ما خورده‌ای، چرا نگفتی؟ مرحوم ابوترابی می گوید : ما دو مسلمان هستیم شکایت را پیش کافر نمی‌بریم...

کافی ست کمی به زمان انتخابات نزدیک شویم ... خیلی از سیاستمداران ما حاضرند برای صندلی سبز بهارستان جان هم بدهند آبرو بردن این و آن که سهل است ... می رسد به جایی که یک دفعه می بینی شام خوردن شب قبل طرف مقابل را هم زیر سوال می برند ... غافل از اینکه دشمنان ما و یا به زبان حاج آقا ابوترابی همان کافران ، چشمشان به مومنان است و ته دلشان قند آب می کنند که این مسلمان ، آن یکی را متهم به دروغ می کند ، آن یکی این را متهم به حیف و میل بیت المال ...

خلاصه اینکه جایت خالیست این روزها سید آزادگان ...

پس نوشت:

شادی روحشون فاتحه فراموش نشه


+ یه نکته بگم درباره جنجالی که بعد از پخش نشدن قلاده های طلا تو دانشگاه تهران به وجود اومد ... اون قدری که این مسئله رو بزرگش کردن و فرهاد رهبر رو به شکل یه آدم معاند نشون دادنم نبود ... دکتر رهبر کلا آدم خوبیه ... با بچه مذهبیام مشکلی نداره ... به هر حال صلاح دونسته که با حق رایی که تو شورای فرهنگی داره نمایش این فیلم رو کنسل کنه ... خیلی داره این روزا در حقش ظلم میشه ... اونایی هم که دهنشون رو باز میکنن هر چیزی رو به این بنده خدا نسبت میدن یه کم بد نیست به قیامتم فک کنن!

+ اینقدر هنرنمایی های صدا وسیمامون زیاده که نمیذارن یه مدت بگذره و ما تو این وب یادی ازشون نکنیم! تحویل بگیرید (+)

+ به مرحله ای رسیدم که خبرهای انتخاباتی رو که می بینم نمیخونم ، رد میشم ... از بس که افراد توی صحبتاشون راجع به همه حرف میزنن جز خودشون و برنامه هاشون!

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۵۶
چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۰:۳۰ ب.ظ

بستر بیمار علی جمع شد

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

ای وای مادرم ...

1. حوراء

حوراء یعنی انسانی از جنس فرشته

یعنی به لطافت ملائک آسمان ...

یعنی اگر برگ گل بیفتد روی دستش جایش می ماند

این رد انگشت کیست روی صورتت مادر؟

2. کوچه

گویا 

زمین خوردن در این خانواده ارثی ست ... 

مادر در کوچه  ،  پدر تا برسد به خانه ی بی فاطمه ، و روزی  فرزند از بلندی ...

3. تسلیت

آدم داغدیده باید تسلی یابد  ... باید تسلیت بشنود 

حالا که کسی زیاد دور و برشان نیست

حسین.علیه السلام به حسن.علیه السلام تسلیت می گوید ... زینب را بابا تسلی می دهد ... امان از غریبی پدر

4. ارثیه

مادر برای  زینب ارث گذاشته چادرش را

از تشییع که بر می گردند 4ساله دختر به نماز شب ایستاده با چادر نماز مادر ...

پس نوشت:

به درد های به حیدر نگفته زهرا ... به ناله های سحرگاه بوتراب بیا  ... مولایم ... صاحبم ... تسلیت ...


+ دانلود کلیپ کوچه های بنی هاشم (+) / مداحی میثم مطیعی در محضر رهبری هم شنیدنی ست (+)

+ التماس دعا

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۳۰