جنجال یک سکوت

پیوندها
سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۰، ۰۵:۵۱ ب.ظ

گلی گم کرده ام می جویم او را

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

عصر عاشورا در گودال قتلگاه

حسین ِ زینب

آنقدر ح س ی ن شده بود

که زینب او را نشناخت ...


+ عاشورایی که یکسال برای رسیدنش لحظه شماری می کردم تمام شد و من هنوز زنده ام ... یعنی می شود یک عاشورای دیگر را ببینم و در عزای حسین جانم را بگیرند...؟

+ امروز حاج آقا پناهیان یه حرفی زد که موند توی ذهنم : حسین.ع. رو قهرمان های عرب نکشتن ، افراد ضعیف سنگ به دست با نامردی کشتن ...

+ فردا مسجد دانشگاه تهران راس ساعت یازده میزبان دانشجویان عاشورایی کلیه دانشگاه های تهران هست به مناسبت روز دانشجو با سخنرانی حاج آقا پناهیان از ساعت 11 تا نماز ، بعد از نماز هم دسته عزادارای از مسجد دانشگاه به سمت درب اصلی حرکت می کنه با مداحی حاج سعید حدادیان ... تشریف بیارین! (ورود غیر دانشجویان نیز بلامانع است)


+ بعدا نوشت: وقتی شب شام غریبان آمارگیر وبت را چک میکنی و می بینی یکی با سرچ کلمه " مدل زیبای روسی " به وبلاگ تو رسیده رسما نمیدانی سرت را به کدام دیوار بکوبانی! ... / ... آقای زیبایی داشتیم در خلق و رفتار و چهره ... ظهر چنین روزی بود که از ما گرفتندش ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۹/۱۵

نظرات  (۱۹)

۱۵ آذر ۹۰ ، ۱۸:۰۹ ساقی رضوان
لعنت به تو شمر...
اربا اربا را "فقط"....زینب خوب...می شناسد....
۱۵ آذر ۹۰ ، ۱۹:۵۸ خلوت نشین
پیامش برای ما هم آمد اما طبق معمول سرکلاسم
نشد آخرین سال دانشجوییمونو تو دوره کارشناسی بیاییم با شما باشیم حیف ...

اینکه که گفتی این محرم گذشت و من هنوز زنده م رو خیلی موافقم
برای خودم متاسفم که این محرم هم معرفت منو کامل نکرد

مارو دعا کنید
با سلام

امشب میهمان رهبرم بودم.

این آقای محمود کریمی، با این نوحه خوانی اش، انگار میخواد جان آدم را بگیرد.
نبودید ببینید که رهبر چگونه اشک میریختند!

امشب، زینب، زین-اب بود. زینت پدر بود. امیرالمومنینی بود!
____________________________

باز خوبه که با این کلمات به سایت شما رسیدند، سایت من رو بهتره که نگم با چه کلماتی رسیدند بهش.
ولی اینطوری هم خوبه. طرف میاد یه چیز دیگه رو پیدا کنه، بعد یهو میرسه به یه مطلب قرآنی و مذهبی. شاید یه تلنگر براش باشه.
ان شاءالله که حتما هست.

یا حق!
پاسخ:
اشک های آقا ...
۱۶ آذر ۹۰ ، ۱۹:۱۲ ساقی رضوان
چقدم سعید اومد مداحی کرد آخه!

راستی باز عکستو نزدن خبرگزاری ها؟!
پاسخ:
این دست خط منه :دی
۱۷ آذر ۹۰ ، ۰۰:۰۹ مامان محمد جواد
سلام
قبول باشه این عزاداری بی ریا توی وبلاگت
من واقعا غبطه میخورم به این شور و حال
به حرمت دوستیمون برای ما هم دعا کن
۱۷ آذر ۹۰ ، ۱۹:۲۷ منتظر بهار
باز خوبه وب شما براش باز شده،والا


دست خط هم رویت گردید :)


"یا علی"
سلام
اومدم اینترنت یادم افتاد دیشب جواب سمس ت رو ندادم!
خودمم دیر رسیدم به مراسم. خوشحال شدم دیدمت
سلام

رفیق ! خیلی مشهور شدیا !! راه به راه عکست و می زنن و دست خطت و . . .

تحویل بگیر مارو !
.
.
عزاداری ها قبول باشه ان شاالله
پاسخ:
خیلی وقته ندیدمتا!
۱۸ آذر ۹۰ ، ۰۱:۱۰ حنیفا سادات
دلمان گرفت با آخرین خطوط...
حالا می فهمم فرقی نمی کند که سال 61 باشد یا 1433...نسل علی همیشه غریب اند....
دستی که بر قلب زینب گذاشتی و زینب (صبر) شد...
همان دست است که به همه ی شیعیان تو صبر می دهد
اگر نه چطور است که هر سال عاشورا می گذرد
و ما هنوز زنده ایم ؟!!
۱۸ آذر ۹۰ ، ۲۱:۲۲ نشخوار ازل
آنقدر ح س ی ن شده بود که زینب او را نشناخت.



چقد خیلی حالم بد شد با این جمله ی خوب. نه، حالم خوب شد شاید با این جمله ی بد.
۱۸ آذر ۹۰ ، ۲۱:۴۴ ساقی رضوان
ای دست خط شیفته! با اون خط بی ریختت میگفتی من مینوشتم خو

تازشممممممممممممم من پوستر آقا رو گرفتم به این امید که مال خودم میشه! گرفتن ازمممممممممممممممممم
پاسخ:
عه؟کی ازت گرفت؟بگو برم دهواش کنم ... قرار نبود بگیرن ... پوستر شهید همت رو خیلی ها بردن!
۱۹ آذر ۹۰ ، ۱۱:۰۴ ساقی رضوان
چ میدونم دم مسجد رسیدیم یکی داشت جمع میکرد منم مث بچه مثبتا دادم بش

عین همونو تو تشییع شهدای صدا و سیما گرفتم موند تو ماشین دوستم / این که رسید دستم کلی ذوق کردم! اونم ازم گرفتن :ا

عکس من پخش نشده احیانا؟!
سلام دوست خوبم

عزاداری هاتون قبول حضرت حق

---------------------------
با مطلبی با عنوان

نوحه سرایی به چه قیمتی به روز هستم

خوشحال میشم سری بزنید و از نظراتتون بهرمند بشم
امیدوارم خداوند در این روزها نور معنویت رو به دل همه مون بتابه

در پناه حضرت دوست
سلام إ مادر شوهرم اومده اینجا نظر داده گفتم بیام حرفشو تایید کنم هر چی مامانم بگه راسته هم واسه اون هم واسه من دعا کن
مادر شوهر جان خیلی دووووووووووووووووووسسسسسسسسسسسسسسسست دارم
۲۱ آذر ۹۰ ، ۱۵:۴۲ گمنام مثل پدرم
سلام
۲۲ آذر ۹۰ ، ۱۱:۱۳ ساقی رضوان
مادر شوهر کیه؟!:دی
پاسخ:
مامان محمد جواد مادرشوهر مدیر کله!!
۲۸ آذر ۹۰ ، ۱۱:۵۵ ساقی رضوان
چ جلب! کاش توام پسر داشتی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">