"هوالواقف علی السرائر والضمائر"
پیش نوشت:
السلام علیک ایها الامام الرئوف
در زمان شیخ بهایی دانشمند نامدار قرن ۱۰و ۱۱ هجری قرار بر این بود که سر در حرم امام رضا ( ع ) را ترمیم کنند.
از قضا شیخ مجبور می شود چند روزی به مسافرت برود و به معمار دیگر سفارش می کند به سر در کاری نداشته باشد تا او از سفر برگردد . معمار می پذیرد.
شیخ به سفر می رود و در همان روزها معمار خواب می بیند و در خواب به او دستور می دهند که ترمیم سردر را آغاز کند . معمار به آن خواب توجهی نمی کند و دست نگه می دارد.ولی چند بار این خواب تکرار می شود . سرانجام معمار دست به کار می شود و سردر را ترمیم می کند.
شیخ بهایی بر می گردد و از این که سردر را ساخته اند ناراحت می شود.
وقتی معمار ماجرا را تعریف می کند، حال شیخ دگرگون می شود و می گوید: من می خواستم حرزی بر سر حرم تعبیه کنم که هر گناهکاری به محض ورود حالش دگرگون شود و بازگردد(نتواند وارد حریم رضوی شود)،ولی امام رضا (ع) این گونه نخواست و ترجیح داد این در بر روی همه گشوده باشد.حتی گنهکاران...
پس نوشت:
حرفی نمی ماند...فقط...
در صحن وسرایت همه جا دیده گشودم / جایی ننوشته ست گنه کار نیاید
اصلا همین که طی یک سالی که گذشت ۴بار دعوتم کردی خود اثباتی ست بر این ادعا که پناه گنهکارانی
+دل من گم شد،اگر پیدا شد / بسپارید امانات رضا(ع) / و اگر از تپش افتاد دلم / ببریدش به ملاقات رضا(ع) / از رضا(ع) خواسته ام تا که غلامش بشوم / همه گفتند محال است ولی... / دل خوشم من به محالات رضا(ع)
+پارسال رفته بودیم بازدید کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی در قم...آقایی که به عنوان راهنما در آنجا توضیح می دادند این داستان را تعریف کردند...بعد از شنیدن این داستان تا ساعت ها حالم دگرگون بود...
+اینطور که من شنیدم حضرت رضا (ع)خود به خواب معمار می آیند ودستور می دهند سر در را تکمیل کند
+عنوان وبلاگ سوء تفاهم ایجاد نکندمنظور از کلمه "این" این مطلب هست نه "امام رضا-ع-"
+طرح بسیار زیبای ثبت نام خادمین معنوی امام رضا(ع)...توصیه میکنم حتما شرکت کنید(+)
+کاش فردا زودتر برسد...دلم پر می زند برای یکبار دیگر نماز خواندن پشت سر امامم،سیدعلی...ببینید طرح : دورکعت نماز عشق به امامت حضرت ماه(حفظه الله) (+)