جنجال یک سکوت

پیوندها
چهارشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۰، ۰۸:۱۹ ب.ظ

بهانه ی کوچک برای توفیق بزرگ

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

یکی از همین روزهای پاییزی و سال 72 بود ... کلاس اول دبستان ...

خانم ناظم سر صف گفت : هرکس فردا چادر سرش کند ، سر صف جایزه خواهد گرفت.

حواسم رفت پیش چادری که مادر قبلا برایم دوخته بود ... دقیق یادم نیست اولین باری که چادر سرم کردم چند سالم بود ... سه یا شاید چهار ساله ... مثل همه دختر بچه هایی که در این سن و سال دلشان هوای چادر داشتن می کند ...

آنروز که به خانه برگشتم ،رفتم سراغ کمد و چادرم را درآوردم ... نگاهش کردم ... آخر قرار بود فردا بخاطرش جایزه بگیرم ... دلم میخواست زودتر آن فردای موعود برسد ...

صبح آمد ، کوله پشتی ام را انداختم و چادرم را هم سرکردم (شاید خنده دار شده بودم بخاطر آن کوله پشتی بزرگی که زیر چادر داشتم ... باید قل میخوردم و میرفتم مدرسه!!)

همان اول صبح ازما تقدیر کردند ... چندنفری بیشتر نبودیم ... درست یادم نیست هدیه ای که دادند چه بود ، یک جامدادی یا شاید یک گل سر ... هرچه بود هدیه ی بزرگی نبود ... اما ... بهانه ای شد که از آن لحظه به بعد من ،چتر آرامشم ، چادر مشکی ام را در برابر نامحرمان یک لحظه هم از سر برنگیرم ...

پس نوشت:

و این گونه من چادری شدم...


+ همیشه به مبحث تشویق کودکان در امور مذهبی اعتقاد داشتم (برخلاف خیلی ها که میگویند کودکان را نباید به جایزه در انجام فرامین خدا عادت داد) چون خودم تجربه های شیرینی از این تشویق ها دارم که اثرش تا هنوز ماندگار است ...

+ دخترها را باید سال ها قبل از تکلیف به حجاب عادت داد ... از دختری که اول دبستان است و مادرش به بهانه اینکه به سن تکلیف نرسیده با تاپ و شلوارک جلوی مردم نمایانش می کند نباید توقع داشت به سن تکلیف که رسید به راحتی زیر بار حجاب آنهم چادر برود!

+ برای فراخوان وبلاگی من و چادرم ... با موضوع چی شد که چادری شدم(+) ... شما هم شرکت کنید. 

+ بی ربط نوشت : بعد عمری یک همایش شرکت کردیم ، عکسمان را زدند وسط اینترنت ! هر کسی این روزا به ما میرسه میگه همایش بودی؟!!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۰/۰۷/۱۳

نظرات  (۲۴)

۱۳ مهر ۹۰ ، ۲۲:۵۹ سندس در جست و جوی حقیقت
با دومین پ.ن موافقم.
اولی هم بر میگردد به خصوصیت فردی افراد...بعضی اوقات نظام تشویق و تنبیه نتیجه معکوس آنچه انتظار داریم را دارد!

مستدام باشی
در پناه حق
۱۳ مهر ۹۰ ، ۲۳:۱۶ منتظرت خواهم ماند...
سلام خواهر خوبم.
چادری شدنت@ ماندنت و فهمیدن ارزشت مبارک.
هدیه ات حالا حالا وقت داره تا به دستت برسه .
۱۳ مهر ۹۰ ، ۲۳:۲۷ هیئت سایبری الرحمن
سلام
به امید خدا ختم قران راه انداختیم به مناسبت دهه ی کرامت و هدیه ی ثوابش به ...
دور سوم هم اخیرا شروع شده
همین دیگه!

التماس دعای ویژه برای تنها ادم ویژه ی دنیا!
آنگاه هدایت شدی؛ هدایتی!!
سلام
شماکه وبلاگ ما نمیای!
لینکشوبده تا اهم ببینیمت دیگه!
باز سر و کله ام پیدا شد


احیانن کاغذ و قلم آماده کنید که یار در راه است ...


سلام
..آرامش... امنیت ... و دیگر هیچ...
جالب بود
با پی نوشت دومتون خیلی موافقم

نکنه شما همایش حزب الله سایبر بودید؟
۱۴ مهر ۹۰ ، ۰۰:۲۷ صندلی داغ
بهشت را به بها دهند...
اما . . . . .
جایی . . . . .
روزی. . . . .
آرامشش را گرفتند . . . . .
و بهمراه آن . . . . .
چتر آرامشش را . . . .
و سه ساله نگران این بود پدر گفته که او بزرگ شده . . .
و . . . . .
دختری که بزرگ میشود واجب الحجاب است . . . . .


فقط همین !!!!!

نه !!!!!
پاسخ:
که سه ساله ماند...
۱۴ مهر ۹۰ ، ۰۱:۴۲ خلوت نشین
حالا منظورتون اینه که بد کرد لینک عکستونو دادیم؟؟

مارو باش با کلی ذوق زدگی بعد از دیدن عکستون شما رو هم به خواهرمون معرفی کردیم

هی روزگار
۱۴ مهر ۹۰ ، ۰۲:۳۵ هیئت سایبری الرحمن
کافی‌ست به نگاه مطمئن بچه‌ها نگاه کنی. به نفس راحت فرمانده‌ش. به افتخار اسب و شادمانی پر جنب و جوش مشک! کافی‌ست لحظه‌ای این‌ها را نگاه کنی تا بفهمی چند وقت است رسم علم‌داری می‌داند.
اصلا این‌ها به کنار، بعد از جنگ بیا و به علم نگاه کن!
این هفته شافی مهمان ارباب است! ما هم به دنبالش!
ساعت صفر عاشقی؛ سفر می کنیم تایمر فراموشی را و از سر می گیریم عاشقی را!
۱۴ مهر ۹۰ ، ۱۱:۰۷ یاسین.مشهود
سلام خواهرم

مبارکت باشد چادر

کامنت آخری داغونم کرد ، روضه ی سه ساله ...
۱۴ مهر ۹۰ ، ۱۳:۴۹ حلقه گیسوی یار
حالا کدوم همایش بود؟
اگر سفر نکنی

اگر کتابی نخوانی

اگر به آواهای زندگی گوش نکنی

اگر از خودت قدردانی نکنی

به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر خودباوری را در خودت بکشی

اگر نگذاری دیگران به تو کمک کنند

به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر بنده ی عادت های خود شوی

اگر همیشه از یک راه تکراری گذر کنی

اگر روزمره گی را کنار نگذاری

اگر رنگ های متفاوت نپوشی

اگر با افراد سرشناس صحبت نکنی

به آرامی آغاز به مردن می کنی

پس امروز زندگی را آغاز کن

امروز مخاطره کن

امروز کاری کن

نگذار به آرامی بمیری


http://nasimsalar.blogfa.com/cat-24.aspx
جالب بود
زندگیت سرشار از این بهانه های کوچک باشد برای توفیق های بزرگ ان شاا...
با سلام

چه کسی، چه چیزی زیباتر از حجاب سراغ دارد ؟؟؟

یا حق !
به حلقه، حلقه ضریح تو چشم دوخته ام که قفل دل به کلید نگاه باز کنی
میلاد امام رضا مبارک...
سلام
پست شما به لینکهای برگزیده مجله الکترونیکی پارسی نامه افزوده شد.
http://www.parsiblog.com/Mag/
سلام
چه جالب. منم اولین بار به خاطر تشویق و جایزه ی مدرسه چادر سرم کردم .
یادمه از همون بچه گی چادرمو با افتخار سر میکردم.
هر وقت خانوم معلم میگفت سختت نیست آخه کوچولو چادرم میکشی سرت میخندیدم و میگفتم نهههههههههههه . خیلی خوبه
۲۱ مهر ۹۰ ، ۱۶:۴۹ ساقی رضوان
خب نشون بده عکستوووووووووو
اوا...

هی من فک میکردم پسری
آخیش

حالا دیگه میشه راحت حرف بزنیم

میگما
منم یه پست دارم درباره چادری شدنم
برای همین وبلاگ من و چادرم نبشتم

حال مینمودی سر بزن

خدافظی
۲۴ اسفند ۹۰ ، ۰۳:۴۴ علی اکبرها
بی حجابی ست که حجاب را با ارزش ساخته۰/خواندمت وارث زینب و برادرانه تحسینت میکنم سربزنید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">