يكشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۰، ۱۲:۳۶ ب.ظ
قافله عشق
"هوالواقف علی السرائر والضمائر"
پیش نوشت:
چون شد آن ایمان و باورهای ما / خاک شهر کوفه بر سرهای ما / فرق دارد کوفه بس با کربلا / ما کجاییم و شهیدان در کجا
وقتی موقع خداحافظی با بچه ها می گویم بار اولم است که جنوب می روم ، زل می زنند در چشمانم و دنبال رد شوخی در صحبت هایم می گردند.
وقتی یقین پیدا می کنند که کاملا جدی گفته ام ، سفره ی دلشان از خاطرات جنوب را پهن می کنند جلوی چشمانم ، از شلمچه می گویند و از طلا بودن طلائیه ، در گوشم می خوانند و ماادرئک فکه ؟ و ازشب های بی نظیر گردان تخریب روایت می کنند ... و من همچنان درک نمی کنم حرف هایشان را ... فقط عطشم برای رفتن بیشتر می شود ....
معجزات خاک های جنوب آنقدر زیاد هست که بتواند چشم های حاج آقا پناهیان را موقع تعریف خاطراتش از آن دوران و خاک در افتتاحیه اردوی جنوبمان سرشار از بغض کند و مرا دلتنگ جایی کند که هرگز ندیده ام ... جایی که آسمان به زمین نزدیکتر است ...

+ چه کسی می خواهد، من و تو ، ما نشویم؟ خانه اش ویران باد ... آن کسی که می خواست ، من و تو ، ما نشویم ، من و تو ، ما شدیم و ، خانه اش ویران شد ... حماسه حضورتان مبارک ... کاش مسئولین میفهمیدند که اگر مردم در انتخابات شرکت میکنند بخاطر پایبندی به اسلام ونظام و ولایت فقیه است نه آنها
+ جایتان خالی 4 شنبه دیدار رهبری بودیم ... شارژ روحی شدیم شدیدا ...
+ این فایل صوتی را گوش ندهید از دستتان رفته ، از ما گفتن بود! (+)
+ انشاءالله فردا برای اولین بار عازم جنوبیم... جایی که تعریف زیاد شنیده ایم اما تا کنون به علت کم سعادتی نصیبمان نشده ... میرویم تا شنیده هایمان رنگ دیدنی به خود بگیرد ... حلال بفرمائید ... توصیه خاصی هم دارید شدیدا مشتاق شنیدنیم ... یاعلی.ع
۹۰/۱۲/۱۴
man taze bar gashtam ama baz delam havaee shod......khosh be haletan,,,,,hich ja fakeeee nemishe.....daryabidesh,,,,,daryabideshhhh
doam konid
ya zahra