شهر رمضان
"هوالواقف علی السرائر والضمائر"
انگار کن که رهایت کرده باشند در یک مکان بزرگ پر از طلا و جواهر و پول و چند ساعتی به تو مهلت داده باشند که هر چه می توانی از آن را برای خودت برداری ... چه می کنی؟ لحظه ای استراحت خواهی کرد؟ یا تمام توانت را به کار می گیری تا بیشترین سهم آن نصیبت شود؟ یا از دیگری سبقت می گیری در بهره برداری؟
ماه رمضان را می گویم خدا 30 روز درب خانه اش را باز کرده ، مکانی سرشار از نعمت و رحمت ، تا هر آن چه توان داریم بهره بگیریم ... چرا به کم راضی می شویم؟ چرا می گوییم این یک صفحه قرآن ، این دو رکعت نماز برای امروز کافی ست؟ چرا دنبال بهره ی حداکثری نیستیم؟ چرا پای دین که می رسد قناعت در پیش می گیریم؟ چرا حساب نمی کنیم وقتی خدا می گوید خواب روزه دار عبادت است پس اگر عبادتش را کنیم به چه می رسیم؟ و هزاران چرای دیگر ...
+ مخاطب اصلی این پست خودت هستی ... آی جنجال یک سکوت!
+ توی ذهنتان تصور کنید کاری کرده اید که خود امام زمان -عجل الله-قرار است با دست های مبارک خودشان به شما هدیه ای بدهد ... چه حسی دارید؟ ... این روزه ای که در این روزهای بلند تابستان و گرمایش می گیرید ... خدای امام زمانتان فرموده : الصوم لی و انا اجزی به ... یعنی روزه برای من است و خودم پاداشش را می دهم ... یعنی برکت بدون واسطه کارگزاران درگاه باریتعالی ، از دست خودش ... شیرین نیست؟
+ دلم از جنس دیدار دانشجویی ماه رمضانی با حضرت آقا می خواهد ... مسئولین پاسخگو باشند لطفا!