این متن ها برای تو بابا نمی شود...
پیش نوشت:
این پست پیشکشی به نویسنده گمنام مثل پدرم و همچنین تمامی فرزندان معظم شهدا
هر چند به قول معروف...این متن ها برای تو بابا نمی شود...
مهمان خانه ی وبلاگی ات که می شوم ، غرق می شوم لابلای دلتنگی ها...
از نوشته هایت گرفته تا آن نوایی که گذاشتی،چشمانم را هوایی می کنند که ببارند...دست هایم محافظ صورتم می شود ودلم رها می شود در جاده تردید...تا من یک برزخی شوم...!
می گویند این روزها بوی دفاع مقدس را می دهد،البته من مدت هاست مشامم کور شده...این بوهای بهشتی را خیلی وقتست استشمام نمی کنم...
مدت هاست دلم را خوش کرده ام به اینکه...این روزها که آمد...چند خطی را خط خطی کنم و بگذارم توی چارچوب وبلاگم و احیانا با جمله ای هم آخرش این هفته را گرامی بدارم و...
اما....هیچ وقت نشده دلم را بگذارم کنار دل امثال شما...ببینم در این روزگاری که خیلی ها قد علم کرده اند وبا تمام بی حیثیتی خطاب به پدرانتان می گویند:"می خواستند نروند...مگر ما مجبورشان کرده بودیم؟!"چند بار شده چشمانتان دریا شود؟چند بار شده بغضی گلویتان را ببلعد وشما را مجبور کند استغاثه کنید به وسعت سبز روح پدرتان؟چند بار شده دوست داشته باشید پدرتان را از رویاهایتان بکشید بیرون و خودتان را رها کنید در آغوشش؟
دوست دلتنگم!دغدغه های روزمره ام را که می گذارم کنار دلتنگی هایت....از شرم سرخ میشوند و آب می شوند ومحو...
کاش می شد با آن دستی که سال هاست میزبان دست آسمانی پدرت شده یکی می زدی زیر گوشم تا یادم نرود دلیل نفس کشیدن بی دغدغه ی این روزهایم ،خانه ایست که سال هاست رنگ پدر به خود ندیده است...!
لینک های پیشنهادی:
زنی که 17 سال سر مزار پسرش زندگی کرد!
من منشور کوروش نمی خواهم،قرآنم را پس بده!
یادواره عروج سرخ(شما هم دعوتید)
پس نوشت:
دوستان فرزند شهید!اگر غرق در روزمرگی هایمان،بی تفاوت از کنارتان گذشتیم ونپرسیدیم که ثانیه های تنهایی تان را با که قسمت می کنید...مبادا آه بکشید...بزرگی کنید...حلالمان کنید!
+تصویر این پست عکسیست ازمزار شهدای گمنام دانشگاهمان،نوای وبلاگ هم نوای وب دوست عزیزم نویسنده گمنام مثل پدرم
+کامنت دیده بان در مورد سهمیه خانواده شهدا حرف دل من هم بود:پدر دادند ، سهمیه گرفتند!
هر کسی اعتراض دارد و مرد عمل است ؛ پدر بدهد ، سهمیه بگیرد!
+دریا لباس خاکی پدرم بود برایمان نوشت:دلخسته از سهمیه هایی که هیچ کس باور نکرد سهم مرا سر کشیده است ...
+دوستانی که در کامنت ها فکر کردند بنده هم از خیل فرزندان معظم شهدا هستم باید بگویم متاسفانه این افتخار نصیب بنده نشده...در ضمن فرزندان شهدا بزرگوارتر از اینند که زخم زبان های دیگران را بازگو کنند...این جور دلتنگی هایشان را با خودشان قسمت میکنند معمولا...
بیا
باشه؟