سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۸۹، ۰۷:۱۵ ب.ظ
بشکاف سینه ام را...
"هوالواقف علی السرائر والضمائر"
"ربّ اشرَح لی صَدری"...خدا!سینه ام را بشکاف...
آی خدا ! سینه ام را آنقدر گشاد کن که همه چیز توش جا شود...
کارم را هم هرجوری می خواهی آسان کن،سخت کن...
حرفم را بفهمند،نفهمند...
تو زبانم عقده باشد ،یا نباشد...
این ها دیگر مهم نیست...
"و یَسّر لی اَمری" و "یَفقَهوُا قَولی "اش و "واحلُل عُقدةً مِن لِسانی"اش مال خود موسا...نخواستیم!
پس نوشت:
بخش دلنشینی بود از ارمیای رضا امیرخانی...!
نظرمنتخب جنجال یک سکوت از پست قبل:معبودا !این نماز من است که خواندم، بی نیازی تو به آن، و نه رغبتی از تو در آن، جز برای تعظیم و اطاعت تو و پذیرش فرمائی که به من دادی...معبودا! اگر در آن کم و کاستی است، از رکوعش یا سجودش از من مواخذه مکن و بر من بپذیرش و آمرزش تفضل کن ...
آمین!
۸۹/۰۷/۰۶
یا لله...ربّ اشرَح لی صَدری...