جنجال یک سکوت

پیوندها
دوشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۰، ۱۱:۰۲ ق.ظ

سه گانه دلدادگی

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

روایت اول: ابک للحسین ...

قنداقه نوزاد را گذاشتند در اغوش پدر بزرگش ، نگاهش کرد ، پیشانی و میان دو دیده اش را بوسید ، نوزاد را به قابله برگرداند ، صدای گریه حضرت بلند شد ، سه بار فرمود  : خدا لعنت کند گروهی را که شهیدت می کنند...

بس که جانسوز بود واقعه ی کرببلات / آب ، آتش شد و آتش به هوای تو گریست

روایت دوم : زندانی ام ، رهایم کن ...

جبرئیل در حال نزول بود... فطرس دیدش ، کجا میروی یا جبرئیل؟ ... میروم تهنیت باریتعالی را برسانم به رسولش به بهانه ی میلاد نازدانه اش... جبرئیل مرا هم با خود ببر، شاید به بهانه حضورش خدا عفوم نماید ... کنار بالین حسین علیه السلام ... رسول الله : فطرس!خودت را بالین این مولود مبارک بمال انشاالله خوب شوی ... فطرس می گریست  و خودش را به قنداقه اباعبدالله (ع) می مالید ... پر شکسته اش خوب شد ... خدا توبه اش را قبول کرد...

فطرس بال شکسته ام ، آقا شفایم می دهی؟

روایت سوم: مقطوع الایدی...

قنداقه را به دستان پدر دادند...در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت... خطاب به ام البنین فرمودند: چه اسمی بر این طفل گذارده اید؟ بانو پاسخ داد:من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته ام هر چه خودتان میل دارید اسم بگذارید...فرمودند: من او را به اسم عمویم؛ عباس نامیدم.پس دست های او را بوسید و اشک به صورت نازنینش جاری شد و فرمود :گویا می بینم که این دست ها در یوم الطف در کنار شریعه فرات در راه دین خدا قطع خواهد شد...

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین...اکشف کربی بحق اخیک الحسین علیه السلام...

پس نوشت:

دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم / خیلی حسین.ع. زحمت ما را کشیده است... 


+میلاد امام حسین علیه السلام،قمر منیر بنی هاشم علیه السلام و سید الساجدین حضرت زین العابدین علیه السلام مبارک باد...

+ هر چه نوشته های میلاد ثارالله.ع. را بالا و پایین می کنم میبینم میلادشان همراه با یک حزنی بوده...ته دلم غم دارم...راستی چند روز تا عاشورا مانده؟!

۴۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۰ ، ۱۱:۰۲
سه شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۰، ۱۰:۵۱ ق.ظ

...

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

این پست عنوان ندارد، یک دنیا عشق دارد!

* زهرا زنگ میزند و می گوید،فردا دیدار خانواده شهدای هفت تیر با رهبری ست ... تو هم بیا برویم و آدم عاقل که اصولا این جنس دعوت ها را رد نمیکند با کمال جان باید بپذیرد که می پذیریم(زیاد روی نکته عاقل بودن نبودن ما تمرکز نکنید به نتیجه نمیرسید...شاید به جای آدم عاقل باید می نوشتم عاشق!)

* صبح می شود،باید راس ساعت 9 دم بیت باشیم که یک ربع زودتر می رسیم کارت دعوت را می گیریم و وارد می شویم...محیط برایم جالب است ، اولین بار است که قدم در محوطه بیت می گذارم!

* کیف و موبایل را تحویل داده و از سه گیت بازرسی رد میشویم...و وارد خود بیت می شویم...خانوم ها چند ردیف بیشتر هنوز پر نشده...میرویم گوشه ای را برای نشستن انتخاب میکنیم که هم حداقل فاصله ممکن را با جایگاه رهبری داشته باشد هم ستون جلوی دیدمان را نگیرد!

* کم کم بیت پر میشود،جمعیت آقایان مثل همیشه بیشتر است...هم فضایشان بیشتر است هم فشرده تر نشسته اند اما شور و اشتیاق و هیجان خانم ها برای دیدن روی رهبری از آقایان پیشی گرفته است!(کاملا محسوس است!)

* دل توی دلمان نیست ... آقایان هر چند دقیقه یکبار با فریادی جمعیت را دعوت به صلوات می کنند ... صلوات هاست که هیجان ها را مهار می کند...ساعت ده و نیم می شود...مداحی پشت میکروفن می آید تا هم به مناسبت هفت تیر ما راشعری مهمان کند و هم به مناسبت شهادت هفتمین ستاره آسمان امامت ما را روضه ای...

* پروژکتورها که روشن می شود می فهمیم لحظه حضور آقا نزدیک است ... ساعت 5 دقیقه به یازده است که خانم ها از شدت هیجان دیگر روی پای خود بند نیستند ،بلند شده اند ایستاده اند با اینکه هنوز آقا نیامده ... آقایان همچنان نشسته اند!

* خانمی از پشت سرم می آید تا شاید بتواند خودش را چند قدمی جلوتر جا بدهد . اشتیاق از چهره اش می بارد،نگاهش میکنم،می گوید: قلبم دارد می آید توی دهنم...پس چرا آقا نمی آیند؟لبخند می زنم،پیش خودم می گویم :کجای دنیا چنین رهبری پیدا می شود که ملتش چنین برای دیدنش بی تاب باشند؟

* راس ساعت یازده آقا وارد می شوند...لحظه ایست توصیف نشدنی ،فقط و فقط باید آنجا باشی و حس کنی... شعار میدهند: ابالفضل علمدار/خامنه ای نگهدار ... خیلی این شعار را دوست دارم ... آقا با دست به ابراز احساسات آنها پاسخ میدهند،جمعیت شعار سر میدهند که :حسین حسین شعار ماست/شهادت افتخار ماست و همراه با آن سینه میزنند ... آقا هم این حرکت را با سینه زنی همراهی می کند...

* نگاهم به دست راستشان که می افتد به یاد این می افتم سی سال قبل دقیقا چنین روزی بود که آقا دستشان را .........

* برنامه شروع می شود ... ابتدا قرائت قرآن توسط قاری و سپس ارائه گزارش یکساله توسط رئیس قوه قضائیه...اصلا حواسم به سخنرانی آیت الله آملی نیست ، محو تماشای رهبرم به یاد اس ام اس شب قبل نغمه که برایم نوشته بود:چشمت به چشم رهبرمون که افتاد،خوب نگاهش کن که اثر چهره نورانی آقا فضای قلبت رو پر کنه...!سعی میکنم به توصیه نغمه خوب عمل کنم...

* ساعت یازده و سی و پنج دقیقه آقا سخنرانی شان را شروع میکنند ابتدا در باب شهدای هفتم تیر بیاناتی فرمودند که این رخداد یک محنت بود که حضور امام خمینی.ره. و تزریق بصیرت و صبر از طرف ایشان به ملت تبدیل به نعمت شد در ادامه صحبت هایی درباره قوه قضاییه مطرح شد که مهم ترین نکته آن این بود افراد حق زیر سوال بردن آمارهایی که از سوی سران سه قوه مطرح می شود را ندارند .

* سخنرانی رهبری حدود نیم ساعت طول می کشد و بعد طبق رسم همیشه در پایان ایشان دعا میکنند و ما آمین گویان از ته دل امید به اجابت دعای نائب امام زمانمان عجل الله داریم وقتی می گوید: خدایا ما را شامل دعای خاص حضرت ولی عصر.عج. قرار بده...

پس نوشت:

به رغم مدعیانی که منع عشق کنند / جمال چهره تو حجت موجه ماست...


+ 40 بار جمکران رفتن ما ، زیارت امام زمانمان را نصیب ما نکرد، زیارت نائبش نصیبمان شد!

+ ثبت شود در دفتر خاطراتم ، اولین دیدار با مقام معظم رهبری ، بیت رهبری ، ششم تیر سال یکهزار و سیصد و نود

+ عکس ها و گزارش کامل دیدار را از اینجا (+) و (+) بخوانید

۴۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۰ ، ۱۰:۵۱
شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۰، ۱۰:۵۶ ق.ظ

اینها آبدارچی اند

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

برای استخدام به شرکت صاحب نامی رفته...آبدارچی آنجا به قدری ظاهری آراسته دارد که او را با مدیر عامل اشتباه می گیرد...به حدی که مدیرعامل از کنارش رد میشود نگاه بی تفاوتی به ظاهر مدیرعامل که بسیار ساده است می اندازد و رویش را بر می گرداند حتی سلام هم نمی کند... به هوای تصوری که دارد و فکر میکند آبدارچی مدیرعامل است تلاشش را می کند برای جلب نظر آبدارچی که چند لحظه ای ست پشت میز منشی نشسته است...امان از لحظه ای که بفهمد چه اشتباه بزرگی کرده...

.

.

.

کس دیگری باید برای بهشتی شدن انتخابت کند! کس دیگری باید تو را بپسندد تا جزو مقربین درگاهش قرارت دهد! کس دیگری اینجا مدیرعامل دنیاست... حواست نیست... اشتباه گرفته ای بانو... اینهایی که تو خودت را برایشان زینت می دهی... آرایش می کنی... نظرهایشان را به سمت خودت جلب می کنی... آبدارچی های این دنیا هم نیستند چه رسد به...

ارزش خودت را پایین نیاور...نکند در امتحان استخدام تقرب به خدا رد شوی!

پس نوشت:

او مدیر عامل این دنیاست...با سرپیچی کردن از توصیه هایش به او که ضرری نمی رسد همه اختیارات در دست اوست، حتی اگر همه کارمندان سرپیچی کنند...آن کسی که با بی توجهی به توصیه ها ضرر میکند خود ماییم...از سازمانش که با خوب کار کردن در آن به بهشت می رسیم اخراجمان می کند ...فقط همین!


+ هدف تحقیر جایگاه آبدارچی نبود اما در مقابل مدیر عامل،کارمند و منشی و آبدارچی همه کوچکند!

+ به دعوت مهر و ماه(+)برای شرکت در موج وبلاگی : حجاب، وقتی زن ها مهربان تر می شوند(+)

+ تصویر این پست با استفاده از طرحی از جواد نظری

۳۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۰ ، ۱۰:۵۶
جمعه, ۳ تیر ۱۳۹۰، ۰۹:۱۱ ب.ظ

اقراء

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

و باز تو مرا مبعوث می خواهی!بر انگیخته!رسول اقلیم کوچک خودم،و باز من می گریزم.از تمام آن چه مرا به نام تو می خواند.من می ترسم.من از لرزش بعد از فرود واژه می ترسم. 

از حرا فرو آمد.به خانه رفت.

گفت:"برد بیاورید تا خود را بپوشانم"

می لرزید،و می لرزید،چنان که بید در باد

باز صدایش کردی:

" ای جامه به خود پیچیده! برخیز! "

یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ... قُمْ فَأنْذِرْ ....

(از کتاب خدا خانه دارد نوشته فاطمه شهیدی)

پس نوشت:

من می ترسم.از لرزش بعد از فرود واژه می ترسم.از این که دیگر نگذاری لای جامه های به خود پیچیده ام بمانم. از این که بخواهی برخیزم.من می خواهم بخوابم.لای لایه هایم.من از برخاستن می ترسم.


+ بعث رسول خوبی ها مبارکتان باد مسلمانان...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۰ ، ۲۱:۱۱
جمعه, ۳ تیر ۱۳۹۰، ۰۲:۲۳ ب.ظ

حواست باشد

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

کاش حواسمان به مطالبی که like یا share می کنیم باشد ... که باید در آن دنیا پاسخگوی همه اینها باشیم ... حواسمان باشد مطلبی که منتشر میکنم چقدر موثق است که امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند:

بین حق و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است،آنچه با چشمت ببینی حق است و چه بسا با گوش خود سخن باطل بسیار بشنوی.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۰ ، ۱۴:۲۳
چهارشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۰، ۱۰:۰۸ ب.ظ

اربعین عاشقی

"هو الواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

مرا هزار امیدست و هر هزار تویی ...

قامت قافیه ها خمید

از بس

به قنوت ایستاد که:

          یا ربّ اسئلک ظهورش...

پس نوشت:

اینبار قرار است برای چهلمین بار بیایم روبروی فیروزه ای گنبدت بایستم و آرزو کنم نوازش نگاهی را که بر هر درد بی درمان دواست ... با وجود کوله ی گناهم ... که دل خوش کرده ام به کرمت یا فارس الحجاز!


+ فردا شب ... شب جمعه ... برای چهلمین بار ... مسجد جمکران ... حیف که جرئت آرزو کردن ندارم! جرئت که نه ... آبروی چنین آرزویی را ندارم ... هرچند آرزویم را از صفحه دلم می خوانی ... بی آنکه بگویمت ...

+ عجّل ...

+ هرکسی این پست را میخواند دعایم کند ! دلی اینجا بیمار است و البته محتاج دعا ...

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۰ ، ۲۲:۰۸
دوشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۰، ۰۴:۱۰ ب.ظ

نگاهم به اوست

"هو الواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

پرشرافت ترین پارسایی آن است که دلت از آنچه روزی اش شده است،آرامش یابد.

توی اتوبوس نشستیم...اول خطه! مثل همیشه راننده منتظره تا بهش تذکر بدیم تا تشریفش رو بیاره...غرغرها کم کم شروع میشه...

توی این هوای گرم! آقا حرکت کن دیگه...نصف عمرمون توی این گرما و اتوبوسا تلف میشه و...

پیرزن مانتویی بغل دستیم به چادری که روی سرمه نگاهی میکنه و یحتمل توی فکرش میاد که شاید در جریان برنامه های دولت بطور خیلی دقیق!!باشم که در گوشم میگه : یارانه ها رو قرار نیست دیگه بدن؟!! من میگم : چطور مگه؟ میگه : آخه همیشه بیستم می ریختن اما این ماه خبری نیست ،گفتم شاید چند ماه دادن حالا میخوان قطعش کنن!! بهش میگم : والا من در جریان قضایای یارانه و تاریخ واریز و دلیل تاخیرش نیستم...!

نگرانه!

میگه از وقتی یارانه ها رو میدن همه چی گرون شده...کاش دیگه یارانه ندن ولی همه چی ارزون بشه! بهش میگم:نگران نباشین...روزی دست یکی دیگه اس،روزی هر کسی مشخصه... خدا خودش قول داده روزی رو میرسونه... چه با یارانه چه بی یارانه!

و اللهُ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب(212 بقره / 38 نور)

پس نوشت:

این نگرانی هامون همه نشونه اینه که خیلی وقته دیگه به خدا اعتماد نداریم...که اگه داشتیم غصه گرون شدن و ارزون شدن رو نمی خوردیم!


+ ای مردم  پروای خدا پیشه سازید و در خواستن دنیا اعتدال را رعایت کنید ،چرا که هرگز کسی نمی میرد تا رزق و روزی خود را به طور کامل دریافت دارد اگر چه روزی او دیر برسد پس از خدا بترسید و در خواستن دنیا معتدل باشید(نهج الفصاحه)

+ حواسمون باشه رزق و روزیمون دست پرزیدنت و هیئت وزراش نیست ،دست خداست! از اون طرفم حواسمون باشه با نشستن توی خونه خدا روزی رو نمی فرسته در خونمون :از تو حرکت / از خدا برکت....
 
+ توصیه می کنم بخوانید:حاشیه نگاری یک دانشجوی خادم اعتکاف امسال مسجد دانشگاه تهران.قسمت اول (+) / قسمت دوم (+)
۲۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۰ ، ۱۶:۱۰
سه شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۲۲ ب.ظ

معتکف بیت دوست

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

تعلقات رنگ می بازد و سهم هر کس به اندازه وسعت سجاده اش می شود... مسجد،غرق در بوی خداست...

همین دانشگاه تهران ما، همین مسجد دانشگاه، شاهد عبادت و راز و نیاز و نماز جماعت و اعتکاف و روزه‌دارىِ برجسته‌ترین جوانان این مملکت است. 

بهترین جوانان هر کشور، جوانانى هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند. قاعدتاً و غالباً در میان دانشجویان، این‌طور کسانى به صورت وافر پیدا مى‌شوند؛ 

البته در بین غیر دانشجویان هم این‌طور جوانان خوب هستند، ولى در زمان قدیم -زمان ما که جوان بودیم- در میان دانشجویان، در دانشگاه تهران و بعضى دانشگاه‌هاى دیگر و در همه‌ى ایران، شاید هزار نفر اعتکاف نمى‌کردند. 

در قم که مرکز دین و عبادت بود، شاید چند صد نفر طلبه اعتکاف مى‌کردند. معمول نبود؛ مردم دور بودند. 


بخشی از بیانات مقام معظم رهبری خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 12/10/1376 


+ پیامبر اکرم.ص. به حضرت علی.ع. فرمودند:یاعلی!ما عرّف الله حقّ معرفته غیری و غیرک و ما عرفک حقّ معرفتک غیر الله و غیری : یاعلی خدا را آنگونه که شایسته ی شناختن است نشناخت جز من و تو و تو را آنگونه که شایسته ای نشناخت مگر خدا و من.

میلاد امیرالمومنان ،علی علیه السلام بر شیعیان راهش فرخنده...زیارت قبر مطهرشان در نجف نصیبتان! (تبریک مخصوص به آقایون)

+ گفتیم دوستان شاید عازم اعتکاف باشند پست میلاد رو یک شب زودتر بذاریم تا التماس دعایی گفته باشیم به همه دوستان چه اونایی که از اذان مغرب فردا در بیت یار گوشه نشینی در پیش می گیرند...چه سایر دوستان که در منزل به عبادت می ایستند...ما رو از دعای خیرتون محروم نکنید...بنده حقیر هم دعاگو هستم...

+ محتاج دعایم...دعایم کنید آنچنان که خواهر یا برادری در حق خواهر کوچکترش دعا می کند...

+ یاعلی.

۳۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۰ ، ۲۱:۲۲
چهارشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۱۸ ب.ظ

لیلة الرغائب

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

همه با هم در صدر آرزوهای سبزمان..." اللهم عجّل لولیک الفرجـــ "

و من آرزو می کنم

روزی را ببینم

که مکبّر ندا سر دهد:

چهار رکعت نماز ظهر اقتدا میکنیم 

به امام مهدی روحی فداه قربة الی الله...الله اکبر...

پس نوشت:

شب آرزوها مبارکــــ


+ صدای استجابت که شنیدید ما را هم فراموش نکنید...

+ زودتر پیشواز این شب رفتیم تا یادآوری کنیم دوستان روزه فردا فراموششان نشود...هرچند هوا گرم است اما درجه ثواب مورد انتظار هم به همان میزان بالاست(فرداشب ما بین نماز مغرب و عشا 12 رکعت نماز بافضیلت هم دارد که به مفاتیح الجنان مراجعه شود)...التماس دعای مخصوص

+بی ربط نوشت: داشتیم به پست های قبل نگاه میکردیم دیدیم هفته پرکاری داشتیم هر روز جنجال یک سکوت را به روز کردیم!شاید از این پست به بعد کم پیدا شویم...امتحانات پیش روست...در این مورد هم محتاج دعای خیر هستیم!!

۴۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۰ ، ۲۱:۱۸
سه شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۰، ۱۱:۰۸ ب.ظ

مهر

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

ایام رجب و شعبان به دلیل اعیاد و میلادهای بسیاری که در آن هست دلیلی می شه که خیلی از ایرانیان مراسم ازدواج خودشون رو در این ماه ها برگزار کنند...همین باعث شد تا موضوع مهریه رو برای این پست انتخاب کنم.

امام علی علیه السلام می فرمایند:

مهریه های زنان را گران و سنگین نکنید

که موجب عداوت و دشمنی می شود.(۱)

در جای دیگر امام صادق علیه السلام می فرمایند:

همانا از برکت زن ، کم بودن مهریه اش و از بدیمنی او زیادی مهرش است.(۲)

۱.وسائل الشیعه ج 15 صفحه 11

۲.وسائل الشیعه ج 21  صفحه 254


+ دلیل اصلی این پست بر میگرده به حدود 6 ماه قبل که یکی از خوانندگان وبلاگمون که از خانوما به خاطر مهریه های بالا و سخت گیری های پیش از ازدواج شاکی بود پیشنهاد مطرح کردن این موضوع رو دادن و منم پذیرفتم و البته شرمنده ام که اینقدر دیر شد!

+ این لینک هایی که میدم رو پیشنهاد میکنم بخونین : یه جستجویی تو گوگل کردم ببینم از بزرگان اسلام و مشاهیر ایران مهریه های خودشون و همسرانشون دقیقا چقدر بوده این نتایج به دست اومد!(+) / مهریه های عجیب و غریب رو از اینجا بخونید(+) / مهریه در اسلام رو از اینجا بخونید(+) / مهریه از دیدگاه مقام معظم رهبری رو از اینجا بخونید(+) / میزان مهریه در روایات (+) / باشگاه زوج آسمانی(+)

+حتما حتما بگین نظرتون راجع به مهریه چیه؟!دقیقا به چقدر مهر اعتقاد دارین؟خانومای مجرد بگن دوس دارن چقدر مهرشون باشه؟آقایون مجرد بگن تا چقدر حاضرن مهر کنن؟(خواهشا مجردها اعتقاد قلبی شون رو بگن)خانوما و آقایون متاهل هم بگن مهریه رو چقدر در نظر گرفتن!

۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۰ ، ۲۳:۰۸