جنجال یک سکوت

پیوندها
جمعه, ۲۹ مهر ۱۳۹۰، ۰۲:۵۱ ب.ظ

کویر دست هایم

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

اهل معنا رو دیدن که محضر بزرگی میرفت با لباس های مندرس و دست خالی

گفتند : پیش کریم داری میری ،اینجوری نرو ،لباس خوب بپوش ،دست خالی نرو

گفت : اگر اینجوری برم بدنیست ،اینجوری برگردم بده ...

.

.

.

ما را به کسی جُز تو نظر – عیب بود ... کُوبـیم اگر – در دگر – عیب بود

با دست تهی آمدنم عیبی نیست ... با دستِ تُهی روم اگر – عیب بود


+ روزهای عزیز می آید و می گذرد و من همچنان ... 

+ التماس دعا در روز زیارتی امام رضا علیه السلام و دحو الارض

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۷/۲۹

نظرات  (۱۹)

اگه دوست داشته باشی میتونم یه قالب اختصاصی واسه وبلاگت طراحی کنم
با دستِ تُهی روم اگر – عیب بود امام رضا


محتاج دعییم
. . .
۲۹ مهر ۹۰ ، ۱۹:۳۳ سندس در جست و جوی حقیقت
سلام
احیاناَ امروز شما مشهد نبودی؟

التماس دعا رفیق
روم سیاه ...
۳۰ مهر ۹۰ ، ۱۲:۴۴ ساقی رضوان
بگو:

مشهد ها می ایند و می روند...
۳۰ مهر ۹۰ ، ۱۴:۳۹ بهار نارنج
به دلم نشست....

سلام
یه مطلب جدید نوشتم
شما دعوتید که بخونید ، اما زود قضاوت نکنید
شاید شما هم .............
منتظرم چشم به راهم نگذار
شاید..........................
۳۰ مهر ۹۰ ، ۲۰:۰۰ من ازرندانه...
وقتی همه چیز نشانه رفته یقین تورا...

وقتی شکّ...

پناه برخدا...

بازکن لای مصحف را به نیت تنها فالی به قرآن،خواهدگفت؛

فاستقم کما اُمِرت!

بعد پا برهنه میان کلام همه بدو که...

حسّ خوبی دارم...
سلام
خریدهایش را انجام داده بود و دم غروب به منزل رسید. همه چیز را برای
یک خوراک دلپذیر شبانه فراهم کرده بود. روغن دستسازش را روی تابه
ریخت و تکه های گوشت را درونش گذاشت. همزمان شروع به خرد کردن
سیب زمینی و گوجه فرنگی و پیاز و آماده کردن بقیه مواد غذایی کرد. کمتر
از دو ساعت بعد دو ظرف از خوراکش را با تزئین زرد و سرخ دانه های ذرت
و خلال های فلفل روی میز گذاشت. همه چیز حکایت از یک شام لذیذ و
دلچسب داشت تا آنکه مهمانش ظرف روغن دستسازش را بر روی میز دید
و کنجکاو شد. از او خواست تا روش ساخت این روغن را برایش بگوید. او
هم پذیرفت که بعد از شام برایش بگوید. شام صرف شد و مهمان سراپا
گوش بود از این معجزه آشپزی. گفت این بطری یک لیتری روغن حاصل از
تعریق بدن حدود هزار سوسک خانگی بوده که در دمای 48 درجه از روی
هم انباشته کردن آنها در یک ظرف فلزی به مدت چهار ساعت استخراج
کرده است. مهمان سکته کرد.
سلام وبلاگ خوبی دارید به ما هم سر بزنید.
۰۱ آبان ۹۰ ، ۱۰:۱۹ دومین جشنواره بین المللی عفاف و حجاب
با سلام
احتراما، به استحضار می رساند دومین جشنواره تولیدات رسانه ای عفاف و حجاب در حال برگزاری است .خواهشمند است جهت کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در بخش کمیته رسانه های مجازی جشنواره، هر چه سریعتر به آدرس زیر مراجعه فرمایید.
با احترام
کمیته رسانه های مجازی دومین جشنواره تولیدات عفاف و حجاب (نور)

http://members.noorfest.ir
حس ششمم میگه باز امامی شما رو طلبیده باشه؟
جایی تشریف بردی؟
مردم همه
تورا به خدا
سوگند می‌دهند

اما برای من

تو آن همیشه‌ای
که خدا را به‌تو
سوگند می‌دهم!
یه روز یهجوانی رفت پیش یک پیامبری گفت من این دست هام رو به طرف خدا بلند کردم وحاجت می خوام اگر براورده نشه ابروش رو می برم .خدا حاجت جوان رو داد و به پیامبرش گفت بهش بگو چه طور می خواستی ابروی من رو ببری

جوان گفت به همه می گفتم که این دستها پیش کریم رفت و خالی برگشت.

ان شائ الله هیچ وقت دست خالی از پیشش برنگردیم..........

التماس دعا
سلام
ممنون از حضورتون رو وبم
به اسم از شما و پدر گرامیتون یاد کردم
(تو گودر نوشته بودید که بیمار هستند)
انشالله رفع کسالت شده باشه
با دستِ تُهی روم اگر – عیب بود
آری
عیب است که با دست تهی برگردم
۰۳ آبان ۹۰ ، ۱۰:۲۲ مصباح الهدی
سلام
هر کجا هستید دعا برای فرج ...
عجب ماهی بود این ماه ...

حیف که ارزان از دستش دادم !!!

مثل همیشه سهم من حسرت ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">