جنجال یک سکوت

پیوندها

۱۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۰ ثبت شده است

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۹:۰۵ ق.ظ

شمع شدی ، شعله شدی ، سوختی

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

عشق با دانش متمم می شود / هر که عاشق شد معلم می شود

امام علی(ع):

من علّمنی حرفاً فقد صیّرنی عبداً

کسی که به من یک حرف بیاموزد ،مرا بنده خود کرده است.

(جامع السعادات، ج3، ص 112)


+ روز معلم به یاد استاد شهید مطهری گرامی باد!

+ تقدیم به تمامی آنهایی که به من حرفی را آموختند از پدر و مادر گرفته تا خانم آران معلم کلاس اول و...اساتید دانشگاه دکتر شامی ، دکتر شیرکوند ، دکتر مبارکی و ...

+ روز معلم که میشه خونه ما حال وهوای دیگه ای میگیره!! شاگردایی که قدرشناسی رو فراموش نکردن...

+ لینک های پیشنهادی : معلم نمونه از دیدگاه قرآن / نظر شهید مطهری درباره ولایت فقیه / ایرادات واشکال ها نسبت به حجاب از دیدگاه شهید مطهری / حقوق فردی واجتماعی زن از دیدگاه شهید مطهری

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۰ ، ۰۹:۰۵
جمعه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۱۲:۰۴ ب.ظ

صدا وسیما!تشکر...تشکر

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

جناب صدا وسیمای عزیز

واقعا ممنون که در طول هفته تمام تلاش خود را میکنید

که با برنامه ها و سریال های تان مردم را از حضرت مهدی(عج)دور کنید

اما روزهای جمعه ذکر مهدی بیا می گیرید

این کار شما جای تقدیر دارد..

چون واقعا کار هر کسی نیست که همزمان در دو جبهه متناقض فعالیت کند!

پس نوشت:

یار من یوسف نیا، اینجا کسی یعقوب نیست/ لحظه ای چشمانشان، از دوریت مرطوب نیست / ای گل زیبای من، از غربتت اشکی نریخت/ نازنین،اینجا خداهم پیششان محبوب نیست / نوبهارم،درفراقت هیچ کس محزون نشد/ منجی انسانییت،اینجا شرایط جور نیست/ گرچه در هر جمعه ای، زیبا، دعایت میکنند/ این دعاها بر زبان است؛ جنسشان مرغوب نیست


+ فکر کن عاشق کسی هستی و میدونی با بودنش در کنارت بهترین لحظات رو خواهی داشت اما مثلا فقط روزای جمعه یادت میفته که چنین کسی میتونه خوشبختت کنه و کل هفته فراموشش میکنی...یه کم خنده دار نیست؟!!

+ شما هم اگر خواستید که از صداوسیما به این مناسبت تشکرکنید میتوانید در پست پایین نظر بگذارید!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۴
پنجشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۱۱:۱۷ ب.ظ

عمار تو می گردم

" هوالواقف علی السرائر والضمائر"

رهبر نشوی تنها ، من یار تو می گردم / وز جرگه عشاقت سردار تو می گردم

گر لشکر سفیانها از غرب به پا خیزد / در قحطی انسان ها عمار تو می گردم

از طعنه اشعث ها ،خون است دلت مولا / تبدار غمت هستم بیمار تو می گردم

با جرم ولای تو ،گر بر سردار آیم / مدح تو کنم بر دار ،تمار تو می گردم


+ خیلی هایتان خیلی چیز ها از خیلی اتفاقات این روزها می دانید...و بهتر از همه می فهمید که رهبرم این روزها تنهاست...خیلی...

+ داشتم فکر میکردم پست و مقام آدم ها را از این رو به آن رو میکند....

+ این روزها همه جا با کنایه می نویسند!

+ قبل تر ها در این پست (+) نوشته بودم: ...واگر من اکنون جناب احمدی نژاد را بعنوان رئیس جمهور قبول دارم تنها وتنها بخاطر امضایی ست که امام خامنه ای(حفظه ا...)پای حکم ریاست جمهوری شان زده اند! (توصیه میکنم پست یادداشت های یک کلاس اولی مدرسه سیاست را مجدد بخوانید !!)

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۰ ، ۲۳:۱۷
سه شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۱۰:۱۹ ب.ظ

روایت کوچه های بنی هاشم

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

صحنه اول کساء:

خانه ، خانه ی فاطمه(س) بود.پیامبر به زیر عبا رفته بود.حسن(ع)آمد به زیر عبا رفت،حسین(ع)نیز.

علی(ع)آمد به زیر عبا رفت فاطمه(س)نیز به آنها پیوست.

پیامبر(ص)دست به دعا برداشت:

خداوندا من از ایشانم و ایشان از من...آنچه آنها را خوشحال کند مرا خوشحال کرده و هر آنچه آنها را ناراحت کند مرا ناراحت کرده...با دوستان آنها دوستم وبا دشمنان آنها دشمن...

هم اهل بیت النبوه ومعدن الرساله و مختلف الملائکه و مهبط الوحی...

هر روز در آستانه درب خانه او می ایستادند وندا می دادند:

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه...

صحنه دوم لیلة المبیت:

زندگی در مکه دیگر ممکن نبود،فشارها وتهدید ها بدون کمک های خدیجه و ابوطالب قابل تحمل نبودند.

در نهایت توطئه قتل پیامبر ایشان را مجبور به هجرت کرد و علی(ع) را به ماندن

چه شبی بود آن شب هولناک،علی (ع)در بستر مرگ ، دیگران در انتظار...

هجرت به مدینه آغاز شد...

صحنه سوم غدیر خم:

یا ایها الرسول!بلّغ ما انزل الیک من ربک...

- مردم!آیا مرا به راستگویی می شناسید؟مردم!چه کسی صاحب اختیار شماست؟...هرکس من مولای اویم علی مولای اوست...خدایا شاهد باش فرمانت را به جا آوردم و پیامت را به ایشان ابلاغ کردم

پس از آن، همه یک به یک با امیر المومنین.ع. بیعت نمودند؟!!

صحنه چهارم رحلت پیامبر(ص):

از غدیر تا رحلت پیوسته رسول الله مردم را به ولایت ودوستی با اهل بیت دعوت میکرد...پیامبر(ص)صبح دوشنبه ۲۸ صفر رحلت می کنند و پس از دو روز که بدن مبارکشان روی زمین می ماند در مراسمی غریبانه تشییع و تدفیع می شوند...

حتی نقل است که عایشه که از نظر اهل تسنن نزدیک ترین همسر به پیامبر(ص) بوده می گوید:

ما از صدای بیل خوردن به زمین فهمیدیم که دارند پیامبر را دفن می کنند...

همه در سقیفه...آنجا مگر چه خبر است؟!

صحنه پنجم سقیفه :

همان جایی که جمعی از اصحاب پیامبر(ص) در حالی که هنوز جنازه پیامبر(ص) روی زمین بود گرد هم آمدند و بر سر جانشینی آن حضرت به مشاجره پرداختند تا جائی که نزدیک بود سعد بن عباده بزرگ انصار در همان مجلس کشته شود

و این اتفاقات در حالی بود که امیرالمومنین(ع) مشغول رسیدگی به کار های پس از رحلت و تشییع و تدفین رسول الله بودند...

صحنه ششم فدک:

در پی فرمان خدا "وآت ذی القربی حقه..."رسول الله فدک را به فاطمه بخشید و ای کاش...

چند روزی از رحلت پیامبر.ص. نگذشته بود که خلیفه فدک را مصادره کرد...

فاطمه.س. رفت شاهد آورد،احتجاج کرد،پس دادند و پس گرفتند...آن هم چه پس گرفتنی!

صحنه هفتم مغیره:

آمده بودند علی .ع. را به زور ببرند مسجد بیعت بگیرند...نرفت...به فرمان خلیفه به سمت بیت او رفتند...بزرگ آنان گفت هیزم بیاورید،آوردند، دور خانه جلوی درب ریختند...به خدا قسم اگر بیرون نیاییدو بیعت نکنید خانه را با اهلش می سوزانم...

با وجود فاطمه در خانه؟با وجود او!

فاطمه.س. به پشت درب آمده بود اما...

صحنه هشتم بیت الزهرا:

حال در و دیوار خانه شهادت مظلومیت زهراست

هر روز بچه ها ، درب ،دیوار...

هر روز علی.ع.،غرفه فاطمه.س. مغسل...

و هر روز تنهایی علی.ع.

صحنه نهم مسجدالنبی:

اسس علی التقوی...جایی که منبر و محراب پیامبر.ص. را در آغوش کشیده

همان منبری که پیامبر بر بالایش می فرمود:

مردم ! من از شما اجر ومزدی نمی خواهم مگر دوستی و خوش رفتاری با اهل بیتم

خوب امانت داری کردند...خوب!

صحنه دهم بیت الاحزان:

اینک مدینه صدای هق هق فاطمه را می شنود

اشک هایی که بر بیداری حق جویان می افزود و خواب خستگان را آشفته می کرد

خستگان آشفته به ستوه می آیند و به اامام مظلومان می گویند:

به فاطمه .س. بگو یا شب گریه کند یا روز...

برایش بیت الاحزان می سازد در بقیع...آنجا را هم تاب نمی آورند و ویران می کنند...

صحنه آخر تشییع فاطمه الزهرا.س. و بقیع:

علی! غسّلنی بالیل / علی! کفّنی بالیل / تا نامردا نبینند / علی! دفّنی فی الیل....

 

سرّ عشق:

هم فاطمه و ابوها وبعلها بنوها...

در زبان عربی اگر صد زن یک جا باشند و تنها یک مرد آنجا باشد میگن ضمیر رو باید مذکر آورد...مرد باید به مرد معرفی بشه...در زیر کساء ۴ مرد هستند و تنها یک زن ، از طرفی دستور زندگی و اجتماع حکم میکنه که طبق رسم ادب در جمعی که پیامبر(ص)هست افراد نسبت به ایشون معرفی بشن اما در حدیث کسا خدا کار دیگه میکنه،وقتی عشق میاد وسط اول فاطمه،نفرمود هم رسولی هم نبیی...بلکه فرمود هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها...

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۰ ، ۲۲:۱۹
يكشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۹:۰۷ ق.ظ

پرونده ای به وسعت تاریخ

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

پرونده سقیفه همچنان باز است...

ما ۲۳ سال دوره نبوی را داشتیم که ۱۳ سال آن پیامبر(ص)در مکه بوده (که جز تبلیغ اسلام آنهم به سختی امکان کار دیگری نبوده) ...و ۱۰ سال هم مدینه (که منافقین ویهود از داخل و مشرکین از خارج فشار ایجاد میکردند)  ...

۲۵۰ سال هم دوره امامی تا قبل از غیبت حضرت مهدی(عج) داشتیم...که از این ۲۵۰ سال دوره حکومت امامان فقط محدود میشود به ۵سال حکومت امام علی(ع) (که در این مدت حداقل ۳جنگ داخلی به ایشون تحمیل کردند)و ۵ماه حکومت امام حسن(ع) (که سراسر تنش بوده) ...

تنها منبع فقه سیاسی ما همین دورانی ست که امام علی(ع) حاکم جامعه بوده...در حالی که در مسائل عبادی علاوه بر دوره پیامبر(ص) ۲۵۰ سال ائمه مردم را راهنمایی کردند اما چون حکومت دست امام نبوده تنها محل رجوع فقه سیاسی ما همین دوران حکومت حضرت علی(ع) است...

وقتی ما با ۵سال اینقدر فقه سیاسی مان غنا دارد ببینید اگر کل ۳۰ سال را حضرت علی(ع)حاکم جامعه بود چقدر فقه سیاسی مان غنی بود...حساب کنید اگر به جای این ۵ سال همه ۲۵۰ سال حکومت دست ائمه بود چقدر فقه سیاسی مان غنا داشت...

آن وقت آیا جوان حاضر در نظام جمهوری اسلامی با چنین مشکلی مواجه بود که آقایان فقها !در فلان مسئله سیاسی ،فلان مسئله حکومتی ،فلان مسئله اجتماعی فتوای شما چیست؟و انها تازه بخواهند بروند تمرین کنند تا فتوا بدهند...آیا اینقدر تنگنا داشتیم؟

حالا سوال می پرسم :امیرالمومنین(ع)به حکومت نرسید به چه کسی لطمه خورد؟حق امیرالمومنین پایمال شد یا حق مردم ؟...حق کدام مردم پایمال شد؟حق سلمان وابوذر که نفس به نفس با امام علی(ع)بودند پایمال شد یا حق ما جوانان امروز جمهوری اسلامی پایمال شد؟

اتفاقی که ۱۴ قرن پیش افتاد بین الف و ب نبود بین دو نگاه مبنایی تاریخی بود و آثار آن نگاه کماکان باقیست واتفاقی که افتاده اینست هرچه زمان جلوتر میرود آسیبش بیشتر میشود...آسیبی که امروز من دارم از این ماجرا می خورم از ماجرای بی توجهی به غدیر از ماجرای سقیفه...به مراتب بزرگتر از آسیبی ست که متوجه سلمان وعمار وابوذر شد

پرونده باز است...متهم معلوم است...شاکی اش تاریخ است...شاکی اش من و شماییم...شاکی اش نسل ماست...

امیرالمومنین (ع)که در هرجایی بوده به وظیفه خودش عمل کرده...به او که آسیبی نرسیده...آسیب به من رسیده ...به نسل من رسیده...به حکومت جمهوری اسلامی آسیب رسیده و به شیعه که اینقدر بی پناه و مظلوم است...

پس نوشت:

اگر سقیفه نبود زهرا(س)بین در و دیوار نمی ماند،اگر سقیفه نبود صفین نمیشد ،اگر سقیفه نبود کربلا نمیشد و .... و اگر سقیفه نبود،جایگاه شیعه در امروز بحرین اینگونه نبود.


+ نوشته شده بر اساس سخنان خانم دکتر فرهمند پور استاد حوزه ودانشگاه

+تصویر این پست مربوط به صحنه سقیفه در نمایشگاه کوچه های بنی هاشم

+خدا رو هزار مرتبه شکر که چنین رهبر آگاه و باتدبیری هدایت مردم ما رو بر عهده گرفته(+)خدا این نعمت رو هرگز از ما نگیره...

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۰ ، ۰۹:۰۷
جمعه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ

سفرنامه عاشقی.سکانس ششم.مسجد شیعیان در مدینه

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

آرام وارد میشوی...توقع مواجه شدن با چنین محیط زیبایی را نداری،از همان ابتدا غرق در آرامش میشوی

چند روزی بود دلت پرپر شنیدن بانگ "اشهدان علیا ولی الله" بود

در دل دل دلواپسی ات دوست داشتی سر بر تربت سیدالشهدا بگذاری تا آرام شوی

وقلبت انتظار قنوتی دیگر در نمازت را میکشید تا زیر لب زمزمه کنی

"اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن..."

و با قدم نهادن در این مکان مقدس خدا به یکباره مجددا همه این نعمت ها را روزیت میکند تا شاید شکرگزار باشی!

نماز دلنشینی را اقامه میکنی...نمازی که همه دست به سینه روبروی معبودشان نمی ایستند،نمازی که پس از حمد صدای آمین نمی شنوی...

ونمازی که با سلام گفتن در پایان نماز آیه زیبایی میشنوی:

" ان الله وملائکته یصلون علی النبی...یا ایها الذین امنوا صلوا علیه وسلموا تسلیما"

وتو چنان شوق زده ای که سه بار بلند فریاد میزنی:

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

پس نوشت:

نمیدونم چه حکمتی بود که تو این مسجد آروم بودم...خیلی آروم!


+ سکانس اول/ سکانس دوم/ سکانس سوم / سکانس چهارم / سکانس پنجم

+ مسجد شیعیان مدینه مهم ترین مسجد شیعی ست در مدینه که نمازگزاران آن شیعیان هستند و هنگام نماز خوندن در اونجا احساس میکنی داری در ایران نماز میخونی...چند سالیست که زائرین مدینة النبی از آنجاهم بازدیدمیکنند ونمازی را به جماعت اقامه میکنند...

+ دیروز در نمایشگاه کوچه های بنی هاشم روایت گری بیت حضرت زهرا(س)رو بر عهده من گذاشته بودند...روایت پشت درب خانه و مسمار و قتلگاه حضرت محسن و محل تغسیل بانو دل میخواست...که ما...

+ این الطالب بدم الزهراء....؟!

+ بی ربط نوشت: گویا سه شنبه بعد تیم پرسپولیس با یکی از تیم های عربستانی بازی داره قراره کسایی که میخوان برن ورزشگاه با پرچم یمن و بحرین برن(علاوه بر پرچم پرسپولیس وایران)خیلی طرح خوبیه...گفتم بگم اطلاع رسانی کنید به هرکی میخواد بره...به نقل از وبلاگ طنز نوشته های بسیجی دانشجو

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۰۰
پنجشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۱۱:۲۹ ق.ظ

کوچه های بنی هاشم تو را می خوانند

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

این پست تا پایان فاطمیه ثابت است...

وارد نمایشگاه کوچه های بنی هاشم که میشوی برمیگردی به هزاران سال قبل ...نخلستان علی بن ابیطالب(ع)

کوچه ها با تو سخن میگویند...از کسا تا سقیفه

گذر میکنی از خانه فاطمه(س)...میرسی به درب سوخته

لختی می ایستی و زل میزنی به درب...اما دل اینکه آن روز سخت را مرور کنی نداری

می گذری...و...و...

نهایتا میرسی به بقیع...نجوای حاج منصور که دارد سلام من به مدینه را می خواند تو را تا مدینه میکشاند...

پس نوشت:

کوچه های بنی هاشم تو را می خوانند...


+به مناسبت ایام فاطمیه نمایشگاه تجسمی با عنوان کوچه‌های بنی‌هاشم در ضلع شمالی مسجد دانشگاه تهران از 28 فروردین تا 17 اردیبهشت برگزار خواهد شد که زمان بازدید از این نمایشگاه از ساعت 11:30 تا 18 می‌باشد.(زمان بازدید جمعه ها پس از نماز جمعه)

+تک تک دوستان مجازی رو دعوت میکنم به بازدید از این نمایشگاه زیبا و اثر گذار...ا

+هنوز تو حال و هوای صحنه ی بقیع این نمایشگاهم...شاید عجیب باشه اما دل کندن از اون بخش به اندازه دل کندن از بقیع واقعی برام سخت بود...بقیع رفته های بازدیدکننده خواهند فهمید حس من رو...

+نهایتا اینکه...یه مدینه رفته میگفت:خوش بحال آنها که مدینه را ندیدند...چون تا دری به دیوار میخورد بند دلشان پاره نمیشود...

+عکس های نمایشگاه کوچه های بنی هاشم از زاویه دوربین خبرگزاری فارس(+)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۱:۲۹