جنجال یک سکوت

پیوندها
جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۰۲ ق.ظ

از همه جا (2)

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

* در همین نزدیکی هایمان پسری را می شناسم یک ماه که از چهلمین روز رفتن پدرش می گذرد باید برود کلاس اول "بابا آمد" یاد بگیرد ... بعضی ها با تلخی بزرگ می شوند ...

* یکی از بزرگترها می گفت : با این موضوع پایان نامه انتخاب کردنت! ... به گمانم می خواهی همه مسائل کشور را با آن حل کنی ... تلخ خندیدم که نه راه پس داشتم نه راه پیش!

* عدم رای اعتماد به وزیر علوم پیشنهادی را که اعلام کردند از ته دل نفس عمیقی کشیدم ... دلیل خاصی هم ندارد!

* من به تحت قبه ی تو به اندازه تحت قبه حسین بن علی علیه السلام ایمان دارم ، همان جا که دعاها مستجاب می شوند ... یا غریب الغربا!

* مثلا می خواهم بگویم دلم برای مشهد الرضا تنگ است اما جرئتش را ندارم ...


۱۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۲
سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۵۸ ب.ظ

احسن حال

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت:

شعر حقیر به مناسبت فرا رسیدن ماه خدا ...

غرق گنهم خدا ! ... حلالم گردان

بگذر ز من آسوده خیالم گردان

هنگام سحر که سال تحویل من است

بنما نظر و احسن حالم گردان ...

ماه رمضان


+ برای من که خانواده ام این روزها با نگاه به کعبه افطار می کنند چیزی جز حسرت باقی می ماند؟!
+ دوستان همدیگر را حلال کنیم ... دستانم خالیست ... ما که در این لحظه همه را بخشیدیم  ...

+ التماس دعای فرج هنگام افطار ...

+ تصویر این پست از طه امیری ...

۱۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۱۵:۵۸
دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۵۰ ب.ظ

جناب روحانی!اسلام دین آزادی بیان نیست!

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

این روزها ، روزهای اوج شعارهای رنگارنگ تبلیغاتی کاندیداست.کاندیدا هر چه در چنته دارند رو می کنند تا آراء بیشتری را به سمت خود جلب کنند.

عده ای روی اقتصاد مانور می دهند ، عده ای روی گفتمان انقلابی ، عده ای هم روی کلید واژه آزادی بیان که هر چند کلیدواژه جدیدی نیست و کلیدواژه مشترک همه اصلاح طلبان است اما هنوز هم هستند کسانی که گول این اصطلاح را بخورند غافل از این که اسلام چنین چیزی را اصلا قبول ندارد.

آزادی بیان به عبارتی ساده یعنی بیان باید آزاد باشد در حالی که آیات مربوط به ممنوعیت غیبت ، دروغ ، تهمت ، استهزاء و ... خود نشان گر محدود بودن بیان در دین مبین اسلام است.

اگر به کسانی که به این کلید واژه اعتقاد دارند بدترین ناسزاها را بگویید و تهمت بزنیدو در جوابشان بگویید آزادی بیان داریم چه واکنشی از خود نشان خواهند داد؟

احتمالا پاسخ خواهند داد که منظور ما از آزادی در بیان این نیست و بیان آزاد است به شرط اینکه دروغ نباشد ، تهمت نباشد ، ناسزا نباشد و ...

خب این چه بیان آزادی ست که محدودیت دارد؟ در این حد آزادی بیان که این روزها هم وجود دارد چه لزومی به این شعارهای عوام فریب در تبلیغات است؟

جناب آقای روحانی ! جناب آقای عارف ! نمایندگان محترم اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری این دوره! ما هنوز یادمان نرفته جناب آقای خاتمی سردمدار بیان این کلیدواژه عوام فریب را ... که در سال های آخر ریاست جمهوری اش وقتی در دانشگاه تهران حضور یافت و دانشجویی به رفتارها و گفتار ایشان اعتراض کرد وی را به بیرون انداختن از سالن تهدید کرد و معنای آزادی بیان تان را عملا به ما نشان داد ...!

آزادی بیان


+ این روزها سوال به کی رای میدی؟ مکرر تکرار میشود اما ما هنوز به جمع بندی نهایی نرسیده ایم ... انشاءالله خدا کمک کند بهترین گزینه را بتوانیم انتخاب کنیم ...
+علاقه مندان به بحث آزادی به مباحث آزادی مطرح شده در کتب شهید مطهری (آزادی معنوی) رجوع کنند ...
۲۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۰
پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۹ ق.ظ

بابای انقلابی ام

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

پیش نوشت:

شعر حقیر تقدیمی به بابای انقلابی ام به مناسبت روز پدر ...

خوابیم به فتنه ، گرچه تو بیداری

صد شکر که هستی انقلابی ... آری

هر چند توقع زیادی دارم

بابا ! تو به دختری قبولم داری ...؟!

بابای انقلابی

پس نوشت:

برای پیوستن به موج وبلاگی بابای انقلابی ام

دیگر فرزندان

|نیلوفرانه | رائح ذهن نوشت | تهران - کربلانوشتار های یک انکولوژیست طلبه | کنج دنج خاطرات مشترک |سندس در جستجوی حقیقت سرباز امام خامنه ای محمد رسول الله | پنج دیواری | خسوف همان ماه صورت کبود |عشق علیه السلام | هوران | حاصل وب گردی های من | دیر و دور | اللهم عجل لولیک الفرج  |  یک مشت خاک |زندگی زیباست اما شهادت زیباتر | پنجره باز ذاهب | صبرا جوانی در دست ساخت مهاجر (فانوس) |سرپنجه های روح ِ یک معمار باشی | سماکـــــ | مگوهای یک کلاغ | با رفیق | یک قلم | همسایه خدا | و ذهن پلک میزند | واقعیت سوسک زده بید مجنونرنــدانه عاشقانه‌های قلم و کاغذ | دنیای راه راه | جواد آقا | گرا خرابات | خدا بود و دیگر هیچ نبود | ارحم الرحماء |

 


+ برای دختردایی هام دعا کنید ... امسال اولین سالیه که روز پدر باید مزار پدرشون رو در آغوش بگیرن ... مضاف بر اون دیروز هم تولد دایی بود و هدیه ... فاتحه ای اگر دوس داشتید ...

۲۸ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۹
دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۵۲ ب.ظ

کوچه های بنی هاشم

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

من به هر کوچه ی خاکی که قدم بگذارم

ناخودآگاه به یاد تو می افتم مادر ...

۱۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۵۲
پنجشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۱، ۰۸:۳۶ ب.ظ

دوباره مرغ دل من هوای کربلا داره

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

پیش نوشت :

کرببلای ایران ... شش گوشه خوزستان ... مظلوم حسین جان

نام : گمنام

تاریخ تولد : 14 اسفند 91

محل صدور گذرنامه : گلزار شهدای امام زاده علی اکبر چیذر

مقصد : کربلای ایران

نام صادرکننده گذرنامه : شهید مسعود علیمحمدی

gozarname


+ یاد سال گذشته به خیر ...حوالی اروند بودم که برایت پیامک فرستادم که "کجا جانباز شدید؟" ... جواب دادی : "منطقه ای بین بهمن شیر - اروند کنار و فاو در عملیات والفجر 8 اسفند 64" ... پیامکت را هنوز دارم اما خودت را دیگر نه ... امروز دقیقا 4 ماه و ده روز از نبودنت می گذرد ... شادی روح دایی عزیزم صلوات.
+ صبح از خانه که میزدم بیرون گمان نمی کردم عصر برای اولین بار نصیبم شود زیارت امامزاد علی اکبر چیذر و زیارت مزار شهدای گرانقدر علمی دکتر علیمحمدی و احمدی روشن ... افتتاحیه اردوی جنوبمان را با خوش سلیقگی انداخته بودند چیذر ... آخرش هم گذرنامه های سفرمان را دادند ... پای گذرنامه هر کسی نام شهیدی بعنوان امضا خورده بود و من دعوت شده ی شهید علیمحمدی بودم ... حلالمان بفرمائید!
+ برای ایام فاطمیه یک نمایشگاه بزرگ حضرت زهرا سلام الله علیها داریم ... اگر تمایل داشتید خادم این نمایشگاه بزرگ باشید بسم الله ... کامنت بگذارید تا از جزئیات باخبرتان کنم
۲۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۳۶
چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۲۵ ب.ظ

خدا مهمان خانه اش را به مهمانی عرش دعوت کرد

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

ابتدای ترم پیش بود . با بچه های کانون دانشجویی دانشگاه تصمیم گرفته بودیم کلاس اخلاق برگزار کنیم. اسامی متعددی پیش رویمان بود ، با دفتر اساتید اخلاق که تماس می گرفتیم از هر کدام جوابی می شنیدیم ، یکی وقت نداشت ، یکی تلفن جواب نمی داد و ... به بهانه های مختلف رد می شدیم ...

رسیدیم به گزینه آیت الله خوشوقت ، گزینه نابی بود ... اما اینکه بتوانیم با توجه به شرایط جسمانی شان و همین طور محدودیت وقتشان در خدمتشان باشیم از جانب ما تردید بود ... فکرش را نمی کردیم که در مقابل درخواست ما برای حضور در یک جمع ساده دانشجویی در دانشگاه تهران برای یک سلسله نشست اخلاقی پاسخ مثبت بدهند ... اما این اتفاق افتاد و ایشان با تمام بزرگواری شان حاضر شدند میزبانی ما را برای حضورشان بپذیرند هر چند که عرف بود اصولا افرادی چون ما باید محضر اساتید بزرگی چون ایشان می رسیدیم ...

پوسترهای تبلیغی نشست را که نصب می کردیم دقیقا واکنش دانشجویان هم مثل ما بود . می پرسیدند واقعا آیت الله خوشوقت قبول کرده اند در دانشگاه حضور پیدا کنند و برای ما کلاس اخلاق داشته باشند؟ ... و این حرکت استاد خود شاید اول گام تدریس اخلاق بود .

آمدند و برایمان گفتند از ایمان و قرآن و ولایت فقیه و ... فضای تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق آن روز تحت تاثیر حضور معنوی ایشان قرار گرفته بود و جدا از بیاناتی که داشتند احساس می کردیم نفسشان فضا را نورانی کرده ... قرار بود این نشست اخلاقی بصورت سلسله نشست ماهانه باشد ... اما ... دست طماع روزگار تاب بودنشان را نیاورد و گلچینشان کرد ... و سلسله نشستمان تبدیل شد به تک جلسه ای که تا ابد حسرت تداومش بر دلمان خواهد ماند ...

رهبری و آیت‌الله خوشوقت


+ تسلیت محضر حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف و نائبش حضرت سید علی حفظه الله

+ رهبری در مورد این عالم جلیل القدر فرموده بودند : "در طوفان ها خود را به آیت‌الله خوشوقت وصل کنید" ... اما ، از امروز آیت الله حاج شیخ‌عزیزالله خوشوقت را دیگر نداریم ... بدا به حال ما ...

+ صحبت های آن روز به یاد ماندنی (+)

+ وفات اخت الرضا علیها سلام تسلیت

+ آقا را فقط باید نگاه کرد (+)

+ شنبه نوشت : و امروز دانشگاه تهران میزبان آخرین جلسه از سلسله نشست های حضور آیت الله خوشوقت بود ...

۲۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۲۵
شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۱۰ ب.ظ

تسلیت

"هوالواقف علی السرائی والضمائر"

کلاغ می بارد از آسمان

زمین سیاه می پوشد

و تو پر ...!

(رضا محبی راد)


+ دوست عزیزم ، نویسنده وبلاگ همسایه ی خدا در غم از دست دادن پدر عزیزش به سر می برد ... انشاءالله خدا به ایشون و خانواده شون صبر بده و پدرشون رو مهمان سفره ابی عبدالله کند ... لطف می کنید فاتحه و صلواتی نثار روح تازه گذشته کنید ...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۱۰
دوشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۰۴ ب.ظ

هوای حوصله ابری ست

"هوالواقف علی السرائر والضمائر"

آدمی که تجربه دو بار حضور در مدینة النبی را در سالروز میلاد رسول الله صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام داشته باشد ... سخت است این ثانیه ها نفس کشیدن برایش در شهری مثل تهران ...

آدمی که صبح روز میلادش را با لبخندی ناشی از زل زدن به گنبد سبز نبوی آغاز کرده باشد و غروب آفتاب هفدهم ربیعش را با گره زدن دستانش در پنجره های بقیع و مهمان شدن بغضی در گلویش از غربت امام ششم در روز میلادش به پایان رسانده باشد ، بی شک دلش را زودتر از بقیه در این روز راهی مدینه می کند ...

شکراً لله از این روزی خوشی که دو بار نصیبمان شد و استغفرالله از این که قدر ندانستیم و امروز سهممان تنها حسرت و تکرار "یادش بخیر" ها ...


+ میلاد مبارک ... 

+ خاطرات 17 ربیع سال 1387 در ذهنم مکرر مرور می شود ... وقتی با بسته های شکلات در صحن نبودی قبل از اذان صبح ، می گشتیم و مسلمانان کشورهای مختلف با نگاه هایشان شادی را مهمان دلمان می کردند ... و به زبان انگلیسی یا عربی تبریک می گفتیم ... وقتی نذر کرده بودیم که روز میلاد را روزه بگیریم و پنج دقیقه قبل از اذان صبح فهمیدیم که هفدهم ربیع همان روز است نه فردایش ( چون عربستان یک روز زودتر از ایران میلاد بود و ما حواسمان به روز میلاد در ایران بود و نه عربستان) با یک لیوان آب زمزم نیت روزه آن روز را در صحن حرم نبوی کردیم ... وقتی ظهرش مشغول گرفتن عکس از داخل مسجدالنبی بودم و خادمان وهابی! گوشی ام را گرفتند و تا تمام عکس ها را پاک نکردند پس ندادند و من ترسیده بودم که بلایی سرم نیاورند با آن نگاهی که به چشم متهم مرا می دیدند ... و عصرش که توانی در بدن نداشتیم از فرط گرما تکیه زده بودیم به دیوار بقیع ... همه ی این خاطره ها ریز به ریز گوشه ی ذهنم ثبت شده ... یادش بخیر ...

+ کامنتی که پست قبل از آن صحبت به میان آوردم ، خبر از قرار داشتنم بین 40 خادم برتر فضای مجازی می داد ... لایق نبودم اما کرامت حسین علیه السلام وسعتش بی نهایت است ... شکرالله (+)

+ شاید از جنجال یک سکوت کوچ کردیم جایی دیگر ، برای اینکه بی خبر نرفته باشم برایم ردپایی بذارین تا آدرس خونه جدید رو براتون بفرستم ...

+ بهار صلوات است این روزها ... پس مکرر صلوات ...

۳۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۰۴
چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۵۲ ب.ظ

م.ا.د.ر

"هوالواقف علی السرائر و الضمائر"

هنوز پیراهن عزای حسین علیه السلام را در نیاورده

صدای ضرب یک سیلی در انتهای یک کوچه

غم را مهمان دل آدم می کند ...


+ ماه ربیع الاول رسیده ... انشاءالله مزد عزایتان را از دست مادرش بگیرید ...

+ بعضی موقع ها ذهنم خالی از حرف می شود مثل این بیست و چند روزی که روزه سکوت گرفته بودم و دستم به قلم نمی رفت ... الان هم ... بگذریم ...

+ بعد از 17-16 سال درس خواندن ، امسال اولین سالی ست که دیماه و بهمن ماهش برای من حس دلهره امتحان ندارد ... حس آدمی که مثلا احساس پیری (!) می کند ...

+ روز اربعین نفس کشیدن زیر همان سقفی که نائب امام زمانت نفس می کشد ، جبران حسرتی که ناشی از جاماندنت از کربلاست را می کند ... جای دوستان سبز بود!

+ بعضی مواقع یک کامنت ، باعث می شود دقایقی را همین جور زل بزنی به مانیتور ... شاید خدا خواست پنج شنبه و جمعه بعد بیشتر راجع به این پی نوشت حرف زدم ... البته شاید!

+ اگر کسی دلش خواست به ما یاری دهد یک قالب جدید برای اینجا دست و پا و طراحی کنیم ... دلم یک تحول درست و درمان می خواهد!

۱۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۱ ، ۲۰:۵۲